تازه عمل کرده ۳/۴ روز میشه
دیروز ب مادرشوهرم گفتم باهم بریم گفت نه حالش خوب نیست فردا شب میریم
حالا نامزدم زنگ زده تو ماشینم داریم میریم
یعنی قبلش نمیتونستن زنگ بزنن توام آماده شو باهم بریم؟
نامزدم گف میری منم گفتم نه اونا حاضر بودن منم هیچی
عصابم خیلی خورده من عروسشونم باید منم ببرن خب الان میگن اینم ادب نداره درحالیکه خودتون شاهدین چیکارا میکنن😭😭
به نامزدت بگو
با خونواده خودت برو
وااا چرا الکی بهانه میاری اگه لازم بود شمارو ببرن نامزدت خودش میگفت
شاید شرایط بندیه خدا برای دیدنی شما مناسب نیست هرچی باشه غریب ترین شاید رودربایستی دارن باهات هنوز
شاید نخواستن مزاحمت بشن یه شب با نامزدت برو
ول کن باو
به جهنم نگفتن
هر کی گلایه کرد بگو مادر شوهرم بهم نگفته
حیف نیست ادم غصه این چیزای الکی رو بخوره
و مادرشوهر من که تا همین دوسه سال پیش هر جا مراسم میخواستن برن میگفت تو نمیخواد بیای اذیت میشی بعد خودشو دوتا از دختراش مینشستن تو ماشین شوهرم و میرفتن من هم شوهرمو یه بار شستم انداختمش رو بند گفتم به مامان تو چه ربطی داره که من اذیت میشم یا نه از این به بعد من نرفتم جایی تو هم حق نداری بری بعد از اون دیگه تا میاد این حرفو بزنه شوهرم بهش میگه شما ساکت نمیخواد جای بقیه تصمیم بگیری 😆😆کلا بعد از ۲۳ سال که عروسشونم ۲ _۳ساله افتادم تو کار ادب کردنشون اونا هم جلز ولز میکنن😁😁
[QUOTE=361392173]چ مزاحمی دیروز انقد بهشون گفتم منم برم قبول نکردن الان یه تعارفم نزد مادرشوهرم چی بگم والا…[/QUOT
کسی ازتو انتظار نداره هرکدوم هم دیدی حالشو بپرس بگو منم خواستم بیام بهم نگفتن
