از پله ها سر خوردم و مامانم گفت اخر لیز میخوری میمیری ولی بابام گفت نکن بچمو
با ارشام تهرانی همش جنگ دعوا دارم
چشام با هر لباسی که میپوشم عوض میشه
من نیازی به میکاپ ندارم چون صورتم خداداب صورتیه و لبامم قرمزه مژه هامم خیلی بلنده نیاز به ریمل ندارم
پوست سفیدم با لباسم هارمونی خاصی داشت
موهام طلاییه
من ارایش بلد نیستم
ارشام تهرانی بهم اعتراف کرد بدون من نمیتونه بره دسشویی پی پی کنه
با دنیای دخترونم خدافظی کردم
ما خیلی پولداریم و هر روز با بنز جدیدم میرم دانشگاه
توی دانشگاه خوش طبعم و همه دوسم دارن
جز یه دختر ایکبیری که میخواد ارشام تهرانیو ازم بدزده
وقتی اومدم مهمونی هنه نگاهم کردن
هزارنا پسر بهم درخواست دوستی دادن
اخرش ۲۲۸۱۹۹ حامله شدم