یه بار که یه دور همی گرفته بودیم دخترهای فامیل و بعد یه دفعه دیدم زنگ خونه رو زدن در باز کردم دیدم خانواده شوهر دوباره سر زده راه افتادن بعد دیدن مهمون دارم (انگار زورشون امده بود که چرا من فامیل هام دعوت کردم) انقدر نشستن تا دخترهای فامیل دیدن اینها رفتنی نیستن دیگه اونها بلند شدن رفتند.
کامنت که میزارم چون تاپیک زدی نظر خواستی نظرام طبق تجربمه و چیزایی که یاد گرفتم پس مطمئن نیستم برای شما هم پاسخگو باشه چون من فقط بخش کوچکی از مسئله شما رو توی تاپیک دیدم نه تمام ماجرا و جوانب رو پس خدایی نکرده با یه پیشنهاد و طناب پوسیده من نری توی چاه و بهتره به عقلت رجوع کنی …
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
هرکی سر زده بیاد هرچی ک اون لحظه بتونم پذیرایی میکنم اما اگ مهمون داشته باشم یجوری مودبانه عذرشونو م ...
چطوری مثلا
کامنت که میزارم چون تاپیک زدی نظر خواستی نظرام طبق تجربمه و چیزایی که یاد گرفتم پس مطمئن نیستم برای شما هم پاسخگو باشه چون من فقط بخش کوچکی از مسئله شما رو توی تاپیک دیدم نه تمام ماجرا و جوانب رو پس خدایی نکرده با یه پیشنهاد و طناب پوسیده من نری توی چاه و بهتره به عقلت رجوع کنی …