کل بدم میخاره😭😭😭 تمام جونم خارش گرفته
شوهرم محل کارشون ساس دیدن حتی رو تخت
بعد شوهر خنگم برداشته لباس کاراشو قابلمه نمکدون ملافه بالش هر چی بود آورده یکی نیست بی عقل خنگ نفهم چرا میاری خونه 😭😭و حیاط انداخته
خونه مام همکف
منم فکر کردم لباساشو از سرکار آورده بشورم آوردم خونه چند تا شو در آوردم نگاه کردم باز گذاشتم تو همون پلاستیک کنار جا کفشی بعد شوهرم از دشویی اومد دعوا کرد چرا اوردم خونه من از کجا میدونستم اخه.
قضیه رو تعریف کرد الانم برداشته برد گوشه حیاط گذاشته
اون ملافه هارو ندیده بودم شانس آوردم دست نزدم اونارو برو انداخت اشغالی
دارم سکته میکنم چیکار کنم
سرکه سیب داشتیم به قالی زدم جا کفشی اونجایی که لباس بود