ما یه زمین کشاورزی اطراف شهرمون داریم
بعد برای ابیاری زمین کنار زمین یه حوضچه ی کوچیک با عمق تقریبا دومتر و طول یه متر درست کردن که آب اینجا جمع بشه بعد بره توی زمین
خانواده من و عموم و عمه ام رفته بودیم سر همین زمین گردش من چهار سالم بود پسر عموم ۷ سالش بود رفتیم کنار این حوضچه دستمونو بشوریم پسر عموم هولم داد افتادم تو حوض
بعدم نرفته بود به مامان و بابام بگه
شانس آوردم شوهر عمه ام فهمید وگرنه مرده بودم🤦♀️