دقیقا همینو پست بعد بهتون گفتم
ی سری خونه پدربزرگم دعوت بودیم همگی
داداشم یکم دیر رسید بعد زنداییم جلو همه آخه مهمون غیره ام داشتیم در آورد گفت نیروان جان خوش موقع رسیدی بیا که عزیزم مادرزنت دوست داشته بعدش هرهر خندید یکی از خانومای فامیل گفت لابد مادرزنش تویی پشت چشم نازک کرد گفت چرا که نه
ب مامانبزرگتون بگین یکی دیگه رو برا داداشتون در نظر دارین و همو دوست دارن... اینجوری قانع نمیشن؟!
قدیمیا اصرار ب ازدواج فامیلی دارن بنظرم و فکر میکنن چون دو نفر فامیلن پس باهم مشکلی ندارن و قطعا زندگی خوبی خواهند داشت..دوره زمونه عوض شده
البته خوب یا بد بودن خواستگار ربطی ب فامیل بودن یا غریبه بودن نداره ولی خب فکر کنم کلا قدیمیا ازدواج فامیلی رو بیشتر میپسندن
باز تو خوبه من داداشم یکیو زیر سر داره به شوهرم گفته ولی مستقیم نه
بعد زنداییم تو‌جمع زنونه میگه حیف همه چیز تمومه پسرمون دیر زن بگیره پیر پسر میشه 😐😐😐😐😐😐😐😐۲۴ سالشه برادرم
بعد مادربزرگ از همه جا بی خبر منم تایید میکنه نمیدونسته زن داییام برا خودشون میگن مادربزرگم داداشمو خیلی میخواد همیشه میگه برات بهترین زن رو میگیرم حالا بنده خدا شوخی میکنه بعد زنداییام ب خودشون میگیرن
