۲ تیکه طلای من
و ۱ تیکه طلا مادرم
اینطوری غیب شد رفت
اول طلای من چندین سال پیش غیب شد توی خونه
گوشواره و اویزم
که تنها چیزایی بودش ک داشتم... از اویزه خیلی استفاده میکردم
امسال سر عروسی گوشواره مادرمو گرفتم ازش
من سر طلا همیشه مراقبم از مراسم ک برگشتم برداشتم گذاشتم سر جاش
یعنی صحنه گذاشتن سر جاشو قشنگگگگ یادمه
اما غیب شد رف
مامانم یهو بعد یه ماه گفت گوشواره ایی ک ازم گرفتی نیست
حالا قسم ایه من گذاشتم سرجاش
اون میگفت گم کردی