راستش مامان من بارداره احتمال سقط بچه هم زیاده حالا بخاطر سنشو سابقه سقطی که داره من واقن درکش میکنم اما خب منم یه کنکوریم نزدیک دوهفتس درست درس نخوندم امروزم که از کلاس برمیگشتم صد بار به خودم گفتم که اگه چیز خوبی نیارم چی اگه مامانم اینارو ناامید کنم چی خلاصه فشار روم بود یکم اومدم خونه مامانم گفت کل خونرو تمیز کن حالا من گفتم درکش کنم گناه داره عب نداره بعدش درس میخونم فرش اول تموم شد گفت دوباره تمیز کن اشغال مونده روش یکم با حرص و عصبی گفت بیشتر حس کردم باهام لج کرد گفتم خسته شدمو زیاده و اشغال نیس که و اونم سرم داد زد که نه حرف نزن کارتو کن گفتم درس دارم گف تو هیچی نمیشی یکی عین خاهرتی اینو گف دیگ ترکیدم گریه کردم بحث بحث گف مگ من مریضم یه کارو بگم دوبار انجام بده اونم فک کرد بخاطر کار دارم گریه میکنم هیچی دیگه دوساعت هوف کشید که خدایا هیچ پدرمادریو محتاج بچه هاشون نکن خداروشکر من مریضی چیزی نیستم وگرنه شما اصن کمکم نمیکنین هیچی دیگ الان دارم از عذاب وجدان میمیرم بخدا باهام لج کرد گفت دوباره تمیز کن چیکار کنم؟))):
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
یه جاهایی که واقعا بهت نیاز داره خواهش می کنه کمکش کن
خرّم آن روز که پرواز کنم تا بر دوست به هوای سر کویش پرو بالی بزنم ❤ ❤ الهی شکرگزار این زندگی هستم که به من بخشیدی؛ به خاطر همه چیزش:تو را شکر بابت آدمهایی که معلم من بودهاند.❤تو را شکر بابت درسهایی که زندگی به من ارزانی داشتهاند.❤تو را شکر برای عشقی که میگیرم، میبخشم و میپراکنم. ❤ ( تایپ کردم گلبهارجون بعد دیدم "ر" جا افتاده)😮
گریه نکنحساس نباش عزیزم ولی مادرتم درک کنبه این حرفا که مبخواست حانله نشه و اینا توجه نکناینا سرتق ...
اره میدونم برا همین کمکش کردم ولی مامانم یه اخلاقی داره یکم ضدش حرف بزنی سریع گارد میگیره همیشه هم با کار دادن تلافی میکنه بخدا بخاطر هورموناش نیس لج میکنه):