خواهرم از شهرستان اومده قرار بود ظهر با مادرم غذا بیارن خونه ما بچه ها با هم بازی کنن
از صبح بچه هام بیدار شدن پسرم آبریزش داشت
دخترامم سرفه میکنن😔😔
دلم خیلی گرفته برای دخترش...قرار بود بیاد تا غروب با دخترای من بازی کنه طفلک😭😭
یعنی این پاییز و زمستون زندگی برای ما بی معنی میشه یا ما مریض میشیم یا دیگران مجبوریم تو خونه بمونیم😔😔😔
فردا احتمالا برن شهر خودشون باز دخترش تنها میشه😔