تاپیک قبلم رو بخونید کامل میفهمید من با بابام مخالفت کردم گفتم این ازدواج رو نمیخوام اونم عصبانی شد اومد اتاقم زد مانیتور کامپیوترم رو شکست مامانم و داداشم به زور جلوشو گرفتن واگرنه منو هم میزد من چیکار کنم😭😭😭
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
من هنوز واسه انتخاب رشته وقت دارمبعد توی این موقعیتم خودتون بودید دیگه چقدر استرس داری که کدوم رشته ...
ببین دقیقا من جای شما بودم حتی بدتر اما خب شما چکار داری به دیگران درسته قبول دارم حجم کار یکمی بالاس تلاش میطلبه یکم اما خب شما بری مثلا یه رشته راحتتر مثل انسانی ک اونم باز حجم مطالبش کم نیس بعد آخر بری مثلا وکیل بشی یا معلم آخرم نگاه میکنی به دوستت یا .. ک مثلا پزشک شده و این علاقت بوده یه زمانی اونجا نهایت عذاب وجدان رو داری ک ای کاش میرفتم دنبال علاقم حالا نمیگم تجربی هر چی ک علاقته بدون هیچ ترسی و اینکه بخوای فکر کنی اصلا بهش برو سمت چیزی ک دوستش داری تمام گوش به حرف دیگرانم نده آخه خیلیا از رو حسادتم میگن من خودم یه مدت موتور سازی هم رفتم ک فقط گیربکس موتور رو یاد بگیرم با اوستام گفتم ک یادم بده گفت به همین راحتی ک نیس طرف دوسال اینجا کار کرده هنوز نمیتونه بعد تو یه هفته ای میخای یاد بگیری منم گوش ندادم اومدم خونه موتورخودمو باز کردم با کلی دردسر رفتم پیش خودش همون یبار ک بست کامل یاد گرفتم اینهمه قصه گفتم ک بدونی سختی و راحتی همش یه چیز نسبیه ک اونم همش به علاقت ربط داره