خیلی وقته بافتمشون کوچولو ها رو
فقط مونده بود به هم بدوزم تیکه هاشونو
انقد در هم برهم شده بود هر وقت بهش فک میکردم روانم بهم میریخت و برام شده بود یه مشغله فکری
گفتم امروز برم سراغشون تمومشون کنم خیالم راحت بشه
این عروسک بزرگه هم سفارش مشتریه لباسش بنفشه هنوز نبافتم