میدونی چیشد خواهر
چند وقت پیش یکی زنگ زد ب شوهرم گفت عکسای خودت و زنت بیا ببر اف خورده اونم کجا اصفهان🙄من بیچاره هم اصلا ابدا اصفهان نرفتم باهاش ولی این خانوم اصفهان بوده بعد شوهرمم بعد عروسی جایی نرفته اصلا ولی قبل عروسی یعنی عقد چند وقت ی بار کاملا بی دلیل میگفت کنسل کنیم عروسی بعد ی مدت با گریه زاری برمیگشت بهم
بعدا فهمیدم ک اون دوران تهدید میشده
اون عکسا هم مال دوران قبل بوده ینی ۴ سال پیش انگار ولی نزدیک بود تا پای طلاق برم سرشون
عزیزم سیاست نداری ک بخاطر اون خانم داری با همسرت دعوا میکنی
اینجوری داری زمینه رو آماده میکنی واسه اون خانم
اصلاااا همچین کاری نکن
اگ میتونی برو به خانواده دختره بگو
یا همسرت پیش تو زنگ بزنه و بگه من همسرمو دوست دارم و ازش جدا نمیشم و بعد سیمکارتشو بشکنه
اگه با شوهرت خوش باشی کم کم اونم خسته میشه
سیاست داشته باش و شوهرتو خوب بچسب
با شوهرت صمیمی باش و یکم عادی برخورد کن نزار چیزیو ازت مخفی کنه
معمولا همه مردا قبل ازدواج با کسی بودن شانس شوهرت تو این خانم آویزون افتاده همسرت گناهی نداره
همچین بی گناهم نیست خیلی چیزا رو نمیدونم یا از ترس بوده یا از گناه کاریش ازم مخفی کردع و هنوزم داره اشکار میشه
فقط اینو میدونم ک انقد زیاد اذیتش کردم و چندین بار تا مرز جدایی رفتم اما نمیتونه منو ول کنه اصلا
