بچه ها من تازه عقد کردم رفتم عروسی با خانواده شوهرم مادر شوهرم له من شاباش نداد بعد امروز سر بحث باز شد داشت از شاباشایی که به عروساش داده بود خاطره می گفت خیلی دلم شکست.
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
به نظر میاد از چیزی ناراحته مثلا تو همین مراسمای عقد و خواستگاری یا صحبتهای مربوط به عروسی، چیزی مطابق میلش نبوده و یا کسی کاری کرده حرفی زده سوتفاهمی ایجاد شده.
خلاصه انگار داره با حرفها و رفتارش چیزی رو تلافی میکنه. باید بفهمی از چی دقیقا دلخوره.