2777
2789
عنوان

مادرشوهرم خیلی باهام یکی به دو میکنه

| مشاهده متن کامل بحث + 940 بازدید | 68 پست
رفتی خونشکن یه گوشه بشین حرف نزن روز سکوت. هرچی شد نظر نده حرف نزن جایی بشین خیلی نبینتت با گوشی ور ...

منم  میرم خونه مادرشوهرم  دقیقا  همینجورم   هر چی  حرف میزنه انگار  با دیواره  حرص میخوره  ولی دیگه  گاهی  سر موضوعاتی   یهو  قاطی میکنم   جوابشو  با  دو سه کلمه  میدم  ولی   ای حال میده  انقدر فشاری میشه  که  یهو فیلم بازی میکنه ای   کمرم  ای پام  ای نمیتوتم   راه برم   منم  به شوهرم مییگم مامانت حالش بده  بیا منو ببر  خونه استراحت کته   

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


2805
ناراحت نشیا اما بنظرم این تویی که سیاست نداری! چرا مادر شوهر باید بفهمه میرم ناخن میکارم؟ چرا مادرشو ...

حرص میخورم خب 

ناخونو خود لال شده ام گفتم ولی کادو رو شوهرم گفت  😔 واقعا دیگه اعصاب نمونده واسم خب ۶۰ سالشه چرا یاد نگرفته تا نظر نخواستن نظر نده اه

پسرش از دهنش میپره قبل من که ته تغاری بوده اینجوری بارش آوردن

شوهر منم ته تغاریه و اینجوری  اوایل عروسی که  فک میکردم دختره از،بس  کارای دخترا رو میکرد  هی تند تند زنگ میزد به ننه اش

ببین کلا جر و بحثو بزار کنار ..وقتی جواب بدی هی ادامه پیدا میکنه بعد خودخوری و اعصاب خوردیه بعدش بیش ...

بخدا من خیلی سکوت کردم ولی بدتر میشه 

اوایل سکوت میکردم میگف چرا دانشگاه نمیره چرا سرکار نمیره چرا فلان چرا 

چیکار کنم توروخدا مامانم هعی زنگ میزنه هر شب اونجاییم دیگه نمیتونم بگم خونه مامان تو نریم

انقدر خونه مامانت نرو که مجبور نباشی خونه مامان همسرتم بری

امید بذر هویت ماست 💚🌱
مادرشوهر من چند شب پیش موند خونه ما وای من هر کاری با بچم شوهرم میکردم این تز میداد انقدر ...

دقیقا آدم هرچقدم سکوت میکنه ساکت نمیشه که علامه دهره انگار چه گلی زده به زندگیش هعی نظر میده 

منم میرم خونه مادرشوهرم دقیقا همینجورم هر چی حرف میزنه انگار با دیواره حرص میخوره ولی دیگه ...

افرین برای من مادر شوهرم نبود

من دیدم نمیشه کل کل کنم اون به جهنم خودم دارم ازبین میرم به خاطر همین نشستم تمام مسائل رو گذاشتم کنار هم دیدم نمیشه قطع رابطه کرد باهاش تنها راه ممکن این بود که روزه سکوت بگیرم. الان میگن من کلاس میزارم خودمو میگیرم تحویلشون نمی گیرم. بهتر شد اینطوری شد

می فهمم ولی زیاد طول نمیکشه همه چی عوض میشه. ما قرار نیست خودمون رو قربانی رفتارای اشتباه دیگران کنی ...

سکوت میکنم میبینم نظراتش رو شوهرم تاثیر گذاشته ولی وارد حرفاش میشم مخالفتمو اعلام میکنم دیگه شوهرم نمیاد بیانش کنه دوباره

ببین چند ساله عروسشم و کار خودمو میکنم ولی براش فرقی نداره حرفشو میزنه چه تحقیرش کنن چه بی احترامی ب ...

بزار اینقدر وراجی کنه زبونش مو‌در بیا ره .خوب دیگه پس باید عادت کرده باشی.

نباید زیاد رفت و آمد کنی وصمیمت زیاد باشه هر چی کمتر رفت و آمد کنی کمتر بحث پیش میاد مادرشوهر منم تو ...

این برمیداره دستش ببینه وزنش زیاده یا کم 

بعد میگه برا منم بخرین اخه زن تو سنت به اینجور طلاها میخوره میگه مال منو بزرگتر بخرین 😑😑😑😑😑😑😑😑😑😑

2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز