بیچاره ما وسواسی ها🥺
قبل از اومدن مهمون باید همه چی آماده باشه یه بار مادر شوهرم اینا شب اومدن تا روز بعد موندن موقع درست کردن غذا اینقد اذیتم کرد که خواستم جیغ بکشم نمیزاشت بحال خودم باشم فقط استرس بهم وارد میکرد شوهرم بزور از آشپزخونه میبردش دو دیقه بعد میومد وقتی یادم میاد حالم بد میشه
خونه رو از روزای قبل تر مرتب نگه میدارم اگه سوپ داشته باشم تو غذاهام یا غذای سنگین یا جا افتادنی شب قبلش درست میکنم ژله یا هر دسری که زمان بر باشه رو هم شب قبل درست میکنم روز مهمونی صبح ظرفا رو آماده میکنم و میوه و شیرینی و آجیل یا هرچی که قراره بزارمو آماده میکنم و بعدش خودمون آماده میشیم
چ دسرهایی آماده میکنین؟؟
قبل بارداریم و از دوهفته بعدعروسیم هرروز مهمان داشتم دوستای همسرم خانوماشون خانواده شوهر برادرای همسرم وخانوماشون کلا خیلی رفت وامد بود بعدمن کلا مهمان داشتم یانداشتم هرروز خونمو تمیزمیکردم که اگه مهمان سرزده هم نیومد دیگ میدونستم خونم دسته گل ولی از بارداریم به اینور که به لطف خدا الان ۸ماهم اصلا حوصله مهمان ومهمان داری ندارم چون کلا مامانم پیشم مهمانیم بیاد مامانم مهمان داری میکنه هرروز خانواده شوهرم اینجابودن دیگه به شوهرم گفتم مامان داره اذیت میشه لطفا بگو مراعات کنن کمتربرن بیان خاهرات ولی درکل خودم عاشق مهمان داریم انشالله دعاکنیدواسم دوقلوهام صحیح وسلامت به دنیا بیان خودم به کارام برسم مامانم اذیت شد این مدت باهام
