برای منم پیش اومده
مامان بزرگم فوت شده بود بعد ما یه پنجشنبه میوه و خرما بردیم سر خاک وقتی برگشتیم خونه مامانم دختر خالم و شوهرشم اومده بودن
بعد من اومدم میوه تعارف کنم حواسم نبود میوه رو تو بغلم نگه داشتم دستمو بردم جلو🙈🙈🙈🙈
اون کثافتم هیچی نگفت دست داد یهو فهمیدم چید مرده بودیم از خنده