سلام دوستان خوبید نمیدونم خیلی حرف هارو کوچیک میبینم یا کم اهمیت ،اما واقعا آدم هرچقدر انکارش کنه باز یه گوشه از ذهن آدم هستش این فکر ها،
من همیشه زنگ به جاریم بزرگتر ازخودم میزنم،اون دنبال حرف درآوردن ،وگلگی اما تلاشی برای ارتباط نمیکنه
برام سوال خواهرشوهرمم همینه ماهی یکبار و زنگ میزنم نگید چپاول شما زنگ میزنید، آخه یه مدت امتحان کردم کلان اونا دنبال اینن بودن خودشون ارتباط نمیداختن بعد حرف درمیارن ،،کلان که بخوام حساب کنم، دنبال خراب کردن ن ،نمیدونم مشکلشون چیه
مثلا من که زنگ بهشون میزنم اونا هم زنگ میزنن آماری گوشی خودم نه، میان زنگ میزنن روی گوشی همسرم
مثلا خواهرشوهر سبکِش اینه که زنگ میزنه اصلان روی گوشی خودم زنگ نمیزنه زنگ میزنه به شوهرم بعد میگه که گوشی بده فلانی
جاریمم،یا کلان زنگ نمیزنه ،یا الکی میگه دستم گیره، اما بیست چهار ساعته زنگ به خانواده خودش میزنه بعد تنها بهانه هاش اینه موقع زنگ زدن به من میگه که ،چرا خط تو عوض کردی ،چرا گوشی جواب ندادی منم زنگ زدم به شوهرت ،حالا هم به شوهرم میگه که من هر روز دارن خط عوض میکنم به نظرتون چطور رفتار و
کنم