دقیقا
مادرشوهر من خودشون عروس خانواده اند .
بعد از فوت مادر شوهر اصلی ام با پدرشوهرم ازدواج کردن
این عروس گلمون یه راند هم برای ایشون همین اداها رو داشتن
و الحمدلله ایشون ما عروس ها رو خیلی خوب درک میکنن
اوایل من حرص میخوردم ایشون میگفتن بگذر
من بیشتر حرص میخوردم
الان میگم کاش اون سال اول به حرف ایشون گوش میکردم و حرص الکی نمی خوردم
اووووو این بنده خدا اگه ۱۵ ساله با همین روش داره زندگی میکنه نگرانش شدم😂
احتمالا دعوای بعدی سر اینه که رفتین خارج و از بهترین برندها برای من سوغاتی نیاوردید؟پس پوستتونو میکنم😡😁
من میگم شمارشونو بدید منم بهش زنگ بزنم. الان میفهمه منم از وجودش معطلم و زنگ نزدم خدمتشون ناراحت میشن ملکه اعظم
همین دیگه فک میکنه تنها ادمی هست که زودتر از همه تو اون خانواده اومده، پس حق اب و گل داره از یه طرف هم موقعیت اجتناعی که بقیه خانوما دارن ایشون ندارن و با خودشیفتگی و کنترل گریشون میخوان همه رو تو مشت بگیرن و ازین راه حس خوب داشته باشن
اوایل سوغاتی می‌آوردم
الان خب نه
ولی یه بار یه چی گفتم خودم دلم براشون سوخت
همه داشتیم راجع به یه مسئله حرف میزدیم
پریدن وسط نظر بیجایی دادن که مودبانه هم نبود و اشاره به عقل و سن و عروس اول کردن
من گفتم عروس خانم ( اسم کوچکشان بعلاوه خانم)
الان توی این جمع کوچکترین فرد شمایی بعد شما پسرتون کوچیک جمع هست که ۹ سالش بود، به نظرم اجازه بدید بزرگترا تصمیم بگیرن
بی انصافی نکنم خیلی کدبانو هستن
بچه هاشون مودب هستن و همیشه لباس مرتب میپوشن و بوی گل میدن
آشپز خوبی هستن
از همه مهم تر اینکه برادرهمسرم خوشبختن
یه بار خواهرهمسرم حرف زیبایی گفتن
گفتن اشکال نداره اگر گاهی بچگی و بی احترامی میکنه برادرم خوشبخته و ما می‌دانیم هر خانمی نمیتونه با برادرم بسازه بخاطر همینم سخت نمیگیریم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستتاپیک های به روز شده
35 ثانیه پیش
35 ثانیه پیش
39 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز