داخل ایتا یک مادری شش تا بچه داره .
میگم چه جوری هم دیگر را دوست دارند .هر شش تا بچش یک جوجه ای رنگین دوست داشتنی هستند .مامانشون عاشقشونه .باباشون خیلی با بچه ها رفیقه .خوشحالند خیلی.
ما فامیلمون فقیر بود .تا سومین بچش.چهارمی که اومد چند تا خونه خرید .الان بزرگه دوتاشون دانشگاه تهران میرند .
تو ایتا مامان چهار تا دختر مستاجره .مبل هم نداره .ولی هر روز مسجد میره نماز اول وقت حتما دعای ندبه زیارت عاشورا میخونه .میگه معجزه است .
خ‌واهرم چند قلو داره دلم میخواهد برم کار کنم .پول بیارم .تا بازم بچه بیاره .
من خودم ارشد جمعیت شناسی دارم .میگم دانشگاه ها و مدرسه چی یاد میدهند هیچ چی .ادم بره فنی حرفه ای و مستقیم داخل کارگاه های شغلی کار یاد بگیره .الان علمی یاد گرفتن حرفه نیست .پول و نون نیست .مثل رشته خودم .فقط الکی حفظ کن تا نمره بگیری
