چطوری بوده شاید صحبت راجبش باعث درمانم بسه.من پدرم خیلی به خانوادش کمک مالی میکرد همیشه به مادرم میگفت ندارم بنده خدا مادرم لباسهای مارو خودش میدوخت اکثرا.البته یه تعدادم میخزیدیم وخیلی هاشو خودش از روی مجله بوردا میدوخت خیلی زحمت میکشید .لباسهامون خوشگل بود ولی رفتار پدرم با مادرم همیشه تو مخم بود خیلی بهش فحش میداد پدرم شخصیت عصبی داشت مادرم درکش نمیکرد اینم پرخاشگر تر شده بود و فشار زندگی خرج خونه مادربزرگمو دادن و بچه قد ونیم قد بابامو پرخاشگرار کرده بود
وسط همه این مشکلات بین پسر و دختر فرق میگذاشت که حسابی حال منو گرفته بود از اون طرف به داداشم راحت پول میداد ولی به من با منت
😂😂😂تعریف کنم به خاطرخانواده ات شکرمیکنی
مادرمو یکبار جلوم کتک زد و خیلی صحنه زننده ای بود تا الان یادش میافتم نمیخوام کل صحنه رو یادم بیاد مغزم همشازش میگذره
تکرار و بازگو کردن خاطرات بد همیشه ناراحتم میکنه
شما هم یاداوری نکن به فردا و آینده نگاه کن
الان خوبن باهم؟ مادرت چطوره
شش سالگی پدرم جلوی چشمام جون داد و فوت شد💔 از اون موقع ی روز خوش ندیدم تو زندگیم الانم که بزرگ شدم زندگیم پراز تنش هست دیگه دارم کم میارم ....
مادرم هم یک سال بعد از فوت پدرم ازدواج کرد و منو سپرد به مادربزرگم .... نه محبت مادری دیدم نه پدری.... همیشه احساس اضافی بودن کردم از بچگی...
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
4 ثانیه پیش
12 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز