شما وقتی راجب مادر یا پدر شوهرتون پیش شوهرتون

حرف هممون همینه. ولی بعد ۷ سال تجربه بهت میگم این که بگی ازم حمایت نکن سکوت کن بدددترین کاره 

با اموزش باید یاد بگیرید اتفاقا تک تک رفتارارو محترمانه بدون اینکه خرابکاری شه جواب بدید و پروندشونو ببندید وگرنه چند سال بعد میبینی اونا وقتی میبینن هم تو هم پسرشون سکوت میکنن قدم قدم انقدر جلو میان ک ب خودشون اجازه میدن بعد تولد بچت بیان سرت داد بکشن جلو مامانت 

وای ن زندگی کنار مادرشوهر همون زندگی ایه ک بعدا باید ضرر مالی ب خودت بدی با ی روان داغون و جسم فرسوده خونتو جا ب جا کنی

محال برم

دقققیقا منم ب همین دلیل بود و اینکه وقتی من طولانی مدت سکوت کردم اونا پررو تر شدن هی کاراشون وقیح تر شد هی مرزا شکست و وقتی زبون باز کردم ک از فشار کاراشون ب درد زودرس زایمان رسیدم و نزدیک بود بچمو از دست بدم

ترکیم گلم..

میدونی من با اینک سنم کمه ولی اندازه ی خانم ۷۰ ساله باور کن تجربه دارم..

همش برمیگرده ب نحوه تربیتشون،خونوادشون انگار رو تنها چیزی ک اصرار نشون دادن اطاعت از پدر و مادر و خواهرشون بوده..رو هیچ چیز دیگه ای توجه خاص نداشتن انگار..

همینه ک الان با اینک همسرم نزدیک چهل سالشه کاملا مطیع مادرش و خواهرشه..و واقعا بی ادب ترین آدمیه ک تو کل زندگیم دیدم،ینی تپه قهوه ای نکرده نداره ها،اعتیاد،خیانت،بیکاری،بد دهنی..

حال منو تصور کن روزی ک فهمیدم ویروس اچ ای وی گرفتم😔

سخت ترین روزارو پشت سر گذاشتمو هیچ کس نفهمید..

یه وقتایی انقدرررر حالم از دست کاراش بد میشد ک احتیاج ب ی آغوش برا گریه فقط داشتم ک چون هیچ کسو ندارم اینجا، پناه میبردم ب آغوش کثیف خودش..الان ک یادم میفته قلبم آتیش میگیره برا حال خودم..

و میگم سر شدما ولی تاثیراتش رو روانم برا همیشه موندگار شد

اوف میدونم بعد تازه مث خنگا ممکنه همراهی هم کنن 

الهی چه بد 

خداروشکر که سلامتین

این نرفتن هم بچه بازیه 

فقققط روانشناس من ب هر کی ازین دست مشکلات داره میگم با زندگیتون شوخی نکنید برید پیش روانشناس تا کمکتون کنه زبون باز کنید از حریم زندگیتون دفاع کنید

دلم برات گرفت

چه پسته آخه hiv  

گناه تو چی بود

خیلی سخته. تا حالا شده دلت بخواد از مشاور کمک بگیری؟

عزیزم دلم🥲

باور کن تو این دنیا هیچکس ب اندازه ی خودت مهم نیست،بچسب ب علایقت ،کاری ک دوس داری رو انجام بده،غذایی ک فقط خودت دوسش داری رو بپز..برای دل خودت ،بیشتر از قبلا ب خودت برس،الویت اولت فقط خودت باش ،یواش یواش میبینی ک اون توی ذهنت کمرنگتر شده،

اینارو مشاورم بهم گفته بود ولی بهشون اهمیت نمیدادم اون اوایل..بعد ک خواستم محض امتحان شروع کنم ،و واقعا جواب گرفتم

میفهمم چی میگی

من و شوهرم جاریم و برادرشوهرم تو ماشین بودیم

مادرشوهرم زنگ زد گذاشتیم رو آیفون

بعد بهمون به هممون یعنی تیکه انداخت 

من و جاریم خندیدیم و بهشون گفتیم بعد اون دو تا میگفتن نه 

چون ما خندیدیم فکر میکردن الکی گفتیم

واقعا متوجه حرفای مادرشون نشده بودن