دو ساله که عروسی کردم من روز قبل عروسی حنابندان گرفتم ولی مامانم برام لباس اجاره نکرد گفت من نمیکنم لباس خریدت رو بپوش (بامادرشوهرمم دعوا کرده بود) منم روز حنباندانم شام دادیم به مهمونا و ارایشگاه خودم رفتم ولی لباس خریدم رو پوشیدم حالا تو این دو سال که هر کی حنابندان میگیره بعد من لباس اجاره میکنه و فیلمبردار میگیره مادر شوهرمن هعی تیکه میندازن فلانی فلان کرد شما نکردید چون که لباس خریدم رو پوشیدم حنابندان دیگه مجبور بودم پاتختی که فردای عروسیه از قبل که لباس مجلسی داشتم اونو بپوشم به خاطر همین خیلی بهم تو روم گفتن خب من چیکار میکردم مگه چی کم داشتم از بقیه که یدونه لباس برام زیادی باشه ؟؟؟
این لباس خریدم بود
ب حرفای این عفریته گوش نده مادر شوهره چ میشه کرد واگذار کن ب خدا
چه خوشگله
تو شهر ما خرج حنابندان با شوهره
چقدر خاله زنکن هنوز به این مسایل دقت نیکنن
بعدم به حرفاش گوش نده میخواد اذییت کنه
گلم در دهن مادر شوهر همیشه بازه
واست مهم نباشه
کلا همینن
براما لباس حنابندان آرایشگاه و فیلمبردار با داماده فقط هزینه تالار شام وشیرینی با خانواده عروسه
اون چون با مادرت بحثش شده هر کار میکردی یه چیزی ازش در میاورد
ولش کن بابا بگو من خوشم نمیاد برم لباس صد تا تن چرخیده اجاره کنم برا حنابندون وقتی لباس قرمز داشتم
اول راهی و ثه نصیحت
گاهی هم حق با توعه ولی برای ارامش روح و روانت خودت رو درگیر این مسائل نکن
چون مادر شوهرت ادم ایراد گیری هست شما اگه لباس هم میخریدی میگفت چرا دو مدل شام ندادین؟
اگه ادم نرمالی بود هرگز از این صحیت ها اونم بعد دو سال نمیکرد
شما هم اگه زندگیتو دوست داری هیچ اهمیتی نده و وقتی مادر شوهرت غر میزنه فرض کن ماشین لباسشویی داره صدا میده
اگه وارد بازیش شی مطمئن باش شما بازنده ای چون ارامشت و شوهرت رو از دست میدی
لباستون که قشنگه عزیزم ناراحت نباش با این فکرا هم فقط حال خودت همیشه بدمیشه وناراحت میمونی
اصلا یه گوشت در باشه اون یکی دروازه
مگه خودش نباید لباس میگرفت؟!
طرف ما هر مراسمی باشه لباس دوماد با خونواده عروس و لباس و آرایشگاه عروس با خونواده دوماده
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز