مامان بابای من سن بالا ازدواج کردن و بدون عشقی چیزی
صرفا ازدواج کردن ک مامانم نون خور کم شه
بابام هم از دست بابای بدش فرار کنه
حتی بابام توی فقد قبلا یکی رو طلاق داده .
سن شون بالا هست اعتقادات و طرز فکر متفاوته خیلی اذیت شدم .
ی مقدار هر دوشون خسیس هم هستن
فحش های بدی هم بهم میدن
مامانم سر چیزای الکی کتکم میزد
داداشم هم میزد تا ۱۸ سالگیم
و اهل محبت کلامی نیستن و یکم پسر دوستن و بارها از بالام شنیدم ک بهم گفته حرومت باشه حالا با موقع غذا خوردن یا لباس خریدن
همینا یادم بود.