چکارهایی باعث پارگی کیسه آب میشه

پس حتما طبیعی. چون اگ کم بود خود دکار تشخیص سرکلاژ میداد

نکن، ببین دو ماه الان استراحت نکنی، از اونور کل عمر باید بکشی.

من سر دخترم میرفتم سرکار، دقیقا اوج کار شرکتمون بود، تمام پروژه های ساخت تموم شده بود و تحویل قطعات بود، کلی کار داشتم. ۳۲ هفته دنیا اومد، چون بخاطر پلاکتم کل بارداری کورتون خورده بودم، بچه ریه و ... کامل بود، خداروشکر اتفاق بدی نیوفتاد.

ولی دختر عمه ام ۲۸ هفته، حدود ۸۰۰ گرم بچه اش دنیا اومد، طفلک الان پسر ۴ سالش هنوز صحبت نمیکنه.

به زور کلی کلاس و کاردرمانی راه افتاد بچه.

قشنگ معلومه از نظر هوشی هم ضعیفه. فکر کن تا اخر عمرش درگیره.

منم الان باردارم، طول سرویکسمم خیلی کمه. حتی دیگه ظرف نمیشورم.

فقط فقط برای اینکه از گرسنگی نمیریم، غذا میپزم. اونم وقتی شوهر یا دخترم باشه، تا کمکم کنن.

کلا دراز کشم، بلند که میشم، انگار میوفته میاد تو لگنم.

کلا استراحت کن، کثیفی خونه قابل جبران، ولی خدا نکرده آسیبی برسه، قابل جبران نیست

لگد خود جنین هم می‌تونه باعث پارگی کیسه آب بشه،مثل دختر من

من ۳۸ هفته و ۳ روز بودم که موقع خواب وقتی غلت زدم یکهو کیسه آبم پاره شد. حتما ساک زایمان رو ببند که اینجوری میشه آدم کاری نمیتونه بکنه فقط باید سوار ماشین بشی بری بیمارستان. البته من بعدا فهمیدم تا ۸ ساعتم انگار اتفاقی نمیفته فقط نباید جاش خشک بشه

ببین، ویترین تو هال خونه قشنگ خاکش دیده میشه، روم میکنم اینور میگم به جهنم، من بارداری ۵ ام هست، ۳ بار سقط داشتم.

اصلا نمیخوام خدا نکرده اتفاقی بیوفته.

خدایی شوهرم انجام میده ولی همون به ظرف شستن و تمیزی سطحی خونه میرسه.

حالا با خودم گفتم ، نزدیک زایمان، دو روز کارگر میگیرم، تمیز میکنه.

یا خود شوهرم مرخصی میگیره، الانم با این وضعم کسی خونمون نمیاد.

استراحت کن، من هم شیاف دارم و هم امپول داده میزنم.

این هفته باز میرم سونو ، شاید سرکلازژ اورژانسی کنن

نه بعضی بچه ها زود میان بیرون.

من حدود ساعت ۸ صبح کیسه ابم پاره شد، ۱۲ زایمان کردم.

تو سالن بیمارستان بچه ی هول من اومده بود بیرون، اصلا به معاینه و .... نرسیدم.

چه جالب اینجوری خیلی شنیدم. برام جالبه که چطوری بچه یعنی کامل میادبیرون؟ همین دوروز پیکش همسایمون زایمان کرد میگفتن تااومدلباسش راعوص کنه بچه اومدبیرون

یعنی دیگه درد هم ندارید اینجوری؟ 

من که ندیدم ، یه درد خیلی بدی گرفت، دکتر رو صدا کردم، گفت بزار معاینه کنم، همین نگاه کرد، صدا کرد، ببرینش برای زایمان

بلافاصله بچه دنیاد اومد.؟ خودم در داشتم چندساعت بعداومد. 

همون درد اصلی زایمانم بوده، اره ۱۲ نگاه کردم ساعت تو سالن بردن اون اتاق که دیگه ، تخت مخصوص بود و ...۱۲ و ربع اومدیم بیرون.

یه اب و کیک داشتم، مونده بود رو همون تخت تو سالن، به بهیاره گفتم اون مال من بریم برداریم، خیلی گرسنمه.

برداشتم خوردم.

دخترم ۳۲ هفته بود، ریز بود ۲ کیلو بود، زود اومد بیرون.

کلا خانواگی ام راحت زا هستیم.

فقط نمیدونم چرا اینقدر بارداریای من بدبخت مشکل داره، دیوونه شدم والله

گفتم درد لگن داشتم

خیلی عادی داشتم لباسمو عوض میکردم یهو دیدم آب زیاد ازم میره

ماهم خوش زاهستیم خاست وکمک خدا بوده قطعا. ولی منم بارداریم سخت بود.