من که همیشه با شوهرم بازی میکنم ولی و کلی ام تو کالاف دوست پیدا کردیم حتی رفت و امد خانوادگی ام داریم ولی بازیایی که من نمیکنم و بازی میکنه تازه خوشحالم میشم حس میکنم زندگی میکنیم نه که فقط زنده ایم والا همش کار و بدبختی ولی خب همسرم خودش رعایت میکنه هیچ دختری تو بازیاش نیست اکثر دوستاشو میشناسم و موقع هایی که واقعا بیکاره بازی میکنه نه همیشه و همیشه وسط بازیاش میگه میخوای بیام بیرون یا میگه اگه کاری داری بگو انجام بدم و اینا
در کل همراهش باش نه عذابش
این کل تجربه من بود