توی خونخ پدر شوهرم نشستیم
یعنی من فکرمیکردم خونه برا همسرم
دو سال بعد از عروسی فهمیدم به اسمش نیست
( نه اینکه دروغ بگه من فکر میکردم مال خودشه پدرش دا. بهش و نپرسیده بودم)
خلاصه که خووود همسرمم فکر میکرد پدرش خونه رو بهش میده
جدیدا متوجه شدم نه بابا اصلااااا قصد این که خونه بده به ما نداره
تازه جدیدا کلی تیکه پرونده
منم به همسرم گفتم خونه ای که سرش منت باشه عمراااا بمونم میرم رهن میشینم به غرورم هم بر نمیخوره
جای خیلیی بزرگتر و بهتر هم میریم تا این لونه موش وقتی برا خودمون نیست مگه مجبوریم
( درامدم خوبه شاید تا ی سال نیم دیگه بشه بخرم
به همسرم گفتم بریم رهن تا موقعی که بشه بخرم
نظر شما چیه؟ میموندین یا میرفتین؟
من بدم میاد کسی منت بذاره