آره من یه مدت حوصلم سر رفته بود عصرا میزدم بیرون از خونه
همین ک پامو میذاشتم تو کوچه اونم پیداش میشد 😂😂😂
بعد یه شب خودش اومد دم در خونمون با مامانم حرف زد
😐😐
من گفتم نمیخام ازدواج کنم بعدش فک و فامیلشو فرستاد
دو سه بارم خودش میومد دم در خونمون همه همسایه فهمیده بودن چشه 😂😂😂😂