چیکار کنم بتونم ازدواج کنم

منم اسی منم 

والا جامعه اینقدر بد شده دختر و پسر خوب نمیتونن همو پیدا کنند 

چی بگم 

ما از بچگی بهمون گفتن ارتباط با پسر بده و فلانه و..‌‌ کلا تو مغزمون کردن زشته 

ولی واقهیت اینه الان دیگه مثل قدیم نیست بشینی تو خونه خواستگار از در و دیوار بریزه برات ، اطرافم ازدواج ها اینطوره که همه قبلش یه ارتباطی باهم داشتن سنتی نبوده 

یعنی روز مهمه؟

من چله یس

بقره

زیارت عاشورا

چندین بار حدیث کسا

انواع و اقسام نمازهای استغاثه به امام جواد، جعفر طیار، امام زمان، حضرت زهرا، نماز شب و.... را این سالها انجام دادم هیچ جوابی نگرفتم

تا زمانیکه خدا نخواد هیچ چیزی جواب نمیده

چرا به هرچیزی میخندی؟

مردی که اختلال شخصیت داره ندیدی ؟ مرد خودشیفته دیدی ؟ 

مرد سادیسمی چی ؟

مردی که سرگرمیش بازی دادن بقیس؟

دعای سفی صغیر هر شب بخون تا ۹۹ شب

عزیزم چون میگی دوست دارم ازدواج کنم اینو میگم هر کسی اومد خواستگاریت قبول کن، دیدی یکم خوشت اومده ازش قبول کن 

ازدواج همینه ، چون هر چی خوب و بد کنی، آخرشم که زیر یه سقف رفتین میفهمین چه غلطی کردین🙂

دختر و پسر هم نداره ،

روی شغل و تحصیل سرمایه گذاری کن و تو اجتماع باش

بعد خودت با کسی آشنا بشو

راهش اینه

اوضاع پسرا و مردا خیلی خرابه یسری دوستان فکر میکنن شوخی میکنیم 

احتمالا تا سره کوچه هم نرفتن 

 عزیزم خودم دیدم ازدواجی که با دوستی باشه  آخرش عاقبت اصلا خوبی نداشت 

نظر منو بخون

بنظر من ازدواج فقط تقدیر

اون بالا نوشته شده 

اگه نوشته باشن در فلان سال و ماه و روز با فلان شخص همون میشه. 

اگه ننوشته باشن نمیشه‌ . 

من ۳۷ سالمه دیگه ازدواج که اصلا نمیخام اون وقت که باید میشد نشد 

ولی گفتم تجربمو بگم که اگه خدا بخاد میشه نخاد نمیشه. 

سلام عزیزم 

منم ۲۶سالمه 

 و مجردم و با خودم قرار گذاشتم اگه تا ۳۰ازدواج نکنم از پرورشگاه ی بچه بیارم برای نیاز هتمم با یکی رل زدم که هر چند وقت رابطه داریم البته چون نمیخام کارم گناه باشه ذکر صیغه رو میخونیم.  دنیا به کامم چون ناهار و شامم امادست نیازی نیست حتما خودم خونه رو تمیز کنم.  دغدغه هامم از دختر خاله هام ک شوهر کردن کمتره.  گاهی اوقات اینجوریه که هرکاری کنی نمیشه پس بهتره خودت شرایطت رو جوری وقف بدی که کیف کنی فقط.  البته همه اینا نظر شخصی من بود و اصلا نمیگم کارم غلطه یا درسته

آره منم قبول دارم فقط باید خدادیخواد

ن ب قیافه هست نه خانواده نه شاغل بودن و حضور تو جامعه 

رهاش کن

بهش فکر نکن

من عاشق یه آقایی بودم

آقایی که از من دور بوذ

از هر حهت

و  میدیدم و می‌شنیدم کسانی که عاشقش هستن و واسه من درددل میکردن

من فقط سکوت میکردم

2 سال بهش فکر کردم

یه جایی گفتم من فقط خوشبختیش رو میخوام

اینقدر دوستش دارم که براش بهترینها رو میخوام

چه با من چه بی من

اونجا بود که رهاش کردم

براش دنبال دختر خوب میگشتم

بهترینها رو زیر نظر میگرفتم

چون مامانش که زن دایی مامانم بود به مامان سفارش کرده بوذ

دوماه بعدش زنگ زدن و از خودم خواستگاری کردن