کیا یه دونه بچه دارن که همیشه تنهاس

من دارم...فامیل دوتا بچه هست ولی خیلی خیلی کم می بینیم همو.

گذاشتم اش مهد،پیش یک هست.خیلی خوبه

دختر من یه دونه ست... بچه فامیلم نداریم فقط یه خواهرزاده دارم که تقریبا همسن خودشه، با هم خیلی خوبن 

دوستاشم هستن دیگه 

با هم بیرون میریم گاهی 

توی مدرسه همو میبینن 

تولد همدیگه میرن 

من خودم اون بچهم

سال های قبل هم می بردمش پارک،بعضی وقتا خانه بازی.

کلا هم واسه هر روز خودم براش برنامه ریزی می کردم(البته الانم می کنم ولی چون نصف روز مهد هست کم تر)

مثلا نیم ساعت نقاشی،یک ساعت کارتون،کاردستی و...کتاب

خودت کلی کار می تونی کنی،من با دخترم کیک درست می کنیم با چایی میریم پارک نزدیک خونه پیک نیک😍😍

نه...پیش یک هست.مربی مراقبشون هست.دعواشون میشه یه وقتایی...بچه ان دیگه

دختر منم تنهاس ما شهر غریبیم امسال هفته ای دو روز میبرمش مهد بهم وابستس سال دیگه هر روز میزارمش مهد خیلی دوس داره چهار سالشه 

منم غصه میخورم برا تنهاییاش هر روز با داییش تصویری حرف میزنه

۴سالشه

پسر منم همیشه خدا تنهاسسس

خودمم حوصلم نمیگیره باهاش بازی کنم

بمیرم براش

ولی خیلی نگران کنندس که اکثر بچه ها تک افتادن. من تو مجتمعی که هستم میبینم چقدرم فاصله سنی بین پدر مادرا هست تااازه یه بچه ۱ ساله بغلشونه تو محوطه میچرخن. 

همشم بخاطر بار روانی جامعه و گرانی و اقتصاد خراب و حتی تروماهایی که خودمون چشیدیم و درکش کردیم این وضعیت رو پیش آورده. تابستون یه دوستی داشتم از آلمان اومده بودن زنشم اونجاییه ۳ تا بچه با تفاوت سنی کم داشتن. چون دولت هاشون از این بابت حسابی خیالشون راحت کرده. 

خیلیییی سخته بچه تنهابزرگ بشه منم هرشب براتنهایی بچم زارمیزنم نه فامیلی نه کس وکاری تابچم مثل مرغ سرکنده دورخودش میپیچه میگه مامان حوصلم سررفته آتیش میگیرم خودمم حوصله ی بازی ندارم

نه..نداریم.فامیل همسرم هستن هراز گاهی همو می بینیم.

نه راحتترم...نمی دونم قبلا خیلی دوست داشتم دیگه الان حوصله کسی ندارم زیاد...حوصله حتی تعریفاشون از زندگی و فلان و اینا ندارم

البته زیاد عادی نیس این اخلاقم🤣😜