پر تب و تابه دل بیقرارم
اگه تو بری زهراجان کسی رو ندارم
گل چادر گلدارت تب دستای تب دارت آتیشم زده
نفست که خراب میشه مثل شمعی که آب میشه حال من بده
نه تو حرف میزنی نه حسین نه حسن
چیشد اون خنده هات آخه یه حرفی بزن
تو که پریشونی دلخوشی کدومه
برای علی بعد از تو همه چی تمومه
شبا ساکت و بیداری ولی معلومه درد داری
بین هر نفس پر اشکه سکوت تو
پر گریه قنوت تو کنج این قفس
بیا امشب بذار خودتو جای من
چه کنم فاطمه آخه یه حرفی بزن
…
*ببین میتوانی بمانی بمان …
عزیزم تو خیلی جوانی بمان
چه کم دارد این زندگانی بمان*
گل چادر گلدارت تب دستای تب دارت آتیشم زده
نفست که خراب میشه مثل شمعی که آب میشه حال من بده
نه تو حرف میزنی نه حسین نه حسن
چیشد اون خنده هات آخه یه حرفی بزن
نه تو حرف میزنی نه حسین نه حسن
چیشد اون خنده هات آخه یه حرفی بزن
سلام# بی بی جانم من امیدم به شما و اولادتون هست که برام دعا کنید . روزهای سختی رو دارم طی می کنم به یاد شما قوت می گیرم و صبوری می کنم . بی بی جانم نذارید شرمنده دلم بشم 💗