من و همسرم از قبل دوست بودیم و روزخواستگاری حکم آشنا شدن خانواده هارو داشت .
همسرم در حد سلام و آداب معاشرت معمولی صحبت کرد و کل مراسم سرش پایین بود 🤣🤣🤣 دیگه گل های قالی رو حفظ شده بود .
و پدرها باهم صحبت میکردن . و جالبه تو همون جلسه اول با اینکه غریبه بودیم کلی باهم صمیمی شدن و خانواده ها از هم خوششون اومد .