با یه لحنه بدی ب من گفت مگه تو هم میای؟خیلی دلم گرفت منم نرفتم باهاش دیشب گفتم منم میام گف مگه من هر جا رفتم تو هم باید بیای گ
الان داشتم با خدا درد و دل میکردم میگفتم خدایا پس کی قرارخ منو ببره بازار
کاش مجرد بودم مامان بابام با همه وجودشون میبردنم
حالم خیلی بده بغض داره خفم میکنه
شعور نداره
چقدر بیشعوره من اول واسه خودم خرید میکنم بعد شوهرم خرید میکنه .. با هم مشکلی دارید ؟ چند سالشه ؟
میام اینجا پست فان ببینم دلم باز شه
دل ودلارو میبینم بدبختیام یادم میوفته😪
وا یعنی چی خودت نمیتونی بری بازا نبرده نبرده خودت برو
مهمونی کجا ست؟
چ مهمونی ای هست؟
چرا شما نباید بری؟
ضعیف بازی در نیار.
اگه هر دو دعوتین اجازه نده تنها بره.ضعیف بودن تو باعث سو استفاده اون میشه.
با خودش میگه خب یکم ناراحت میشه و تمام.
از کی اینجوری شد؟
در عجبم این مردا عقل ندارن احساس ندارن واقعا
یه بار شوهرم من خونه پدرم بودم عمدا نیومد دنبالم پدرم منو برد خونه امون
طی یه مکالمه ده دقیقه با شوهرم که نمی دونم چی بود
کاری کرد که الان بخوام تا سر کوچه برم منو می بره
بازار و اینا هم تنها نمیره مگه من ازش بخوام
