خیلی خوشبینانه به این مسئله فک میکنی
کسی که کل عمرش خانوادش باباشو میپرسیدن و همه چی دست باباعس تو همون افکار و اعتقادات پدر براش میشه یه بت بزرگ که میپرستش و حاضر نیست بر خلاف حرف و گفتش عمل کنه چون اعتقاداتش میگه پدر و مادر مقدسن
افکارشم میگن باباش همیشه راست میگه و با تجربست
تو با جدا کردن این فرد داری دقیقا افکار و اعتقادات عوض میکنی
بعد تازه این فقط شوهرت نیست که باید موافقت کنه ،باباش چنان حرکتی چنان کارایی میتونه بکنه که اصلا فکرشو نتونی بکنی که پسرش برگرده پیشش
یعنی داشتیم و دیدیم اونم به وفور نه فقط ۱ـ۲مورد