خانواده همسرم رو میگم .وقتی میرفتم خونشون از بی محلیاشون حالم بد میشد از اینکه همش فکر میکردن من یه کاری درست انجام ندادم و از کوچیک و بزرگش منو نصیحت میکردن حس ناکافی بودن بهم دست میخواد به قدری ک تا چن روز به حرفاشون فکر میکردم خودخوری میکردم از رفتارای بی ادبانه شون همش تپش قلب میگرفتم ولی قطع رابطه کردم خیلی راحتم خوشحالترم و دلم میخواد همیشه کیلومتر ها دور و دورتر باشم ..شمام اگه اینجوری هستین خواستم بگم ک قطع رابطه کنین ولی به شوهرتون کاری نداشته باشین خودتون فقط نرید خیلی حس خوبیه
یه راهی برای قطع ارتباط فقط با دخترخاله همسر پیشنهاد بدید⁉️
یعنی اونام نمیان خونتون من قط ارتباط کردم اما میان
ادم سمی بودن همیشه با این ادما حالت بده کلا سبک‌فکریشون اینه بد باشن ادمهای سمی چون از بدی کردن یسری چیزها بدست اوردن ادمهای زیادی و زمین زدن یا داغون کردن
منم آرزومه خوش باشن شاد باشن ولی از من دور باشن ولی اونا بخاطر بچه هام هی خودشونو نزدیک میکنن🥲یه مدت رابطمون کم بود آرامشم زیاد بود
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز