ب خاطر جاریم با شوهرم دعوا کردم

حالا شوهرم  یکم  رو همچی حساسه همچی  تومخشه  حتی   ی جوراب رو زمین  برنمیدارهااا میگه چرا اوننجاس 

میگم مثلا شستم گزاشتم رو شوفاژ خشک‌بشه یادم رفته بردارم...

ب جا گفتن بردار...

گلسر بچه چرا زمینه🤐خوب انداخته  توبزار سرجاش چرا هی میگیبب

امروز تو خونه ب همچی گیر داد اخر  گفتم

چیه خوش خوش با اوناس  غرزدنت بمن

ب جاریم دست میدی  درصورتی ک  اون شوهرش بمن دستم نمیده هیچ

حالمم نمیپرسن.... تو نبودی   دید زن داداشش پا به ماهش با اسنپ رفتم ی مرکز  اوناهم میرفتن بیرون  ی تعارف نکردن...

نمیفهمییی

واقعا نمیفهمیببب

کلی گفتممممم گفتممم اخر طپش قلب گرفتم  باردارم هستم

قهر کردم  از دستش واقعاااا

نمیفهمه  نمیدونم خودشو زده ب کوچه علی چپ

من حساسم

بخدا روانی شدممم

بخدا  نمیدونممم چکار کنم

باید 

شوهرم تحویل نگیره   

جواب نده  بگه نمیدونم

سرسنگین بشه

چندبار گفتم

ولی میگه  توهم حرف بزن

میگم  اخه شوهر من ب برادرشوهرم  بگم چ خبر میگه  سلامتی همین

بعد میگم  باقی حرفاش ب من ربط نداره

شما مردا گپ‌بزنید

مثلا ب شوهرم میگه ماشینتون چند خریدید

داری کار جدید  راه مینداری

اها اینجوری اها اونجوری

حتی کابینت  خودنمو  ب شوهرم‌گفت ببینم رنگشو مدلشو🤐🤐🤐

شوهرم میگه

میگم مرد بگو نمیدونم

مگه ماکار داریم  با اونا اصلا مگه میپرسیم

بعدش اگر سوالی داره نباید زنونه بپرسه

میگه  تو حرف نمیرنی🙄😬

گفتم تخم جن... چرا حرف نمیزنم

از قصدکاراش با من لجه

نمیدونم  دعوا فایده داره یا نه  باید یجا جمع کنه  خودشو

یا شوهرممم بفهمهه

یا اون

نمیتونم نادیده بگیرم

واقعا نمیفهمههههه

امروز گفتم   چرا اونا  مارو محل نمیدن

چرا تو  ب اونا محل میدی

میگه چکار کردم مگه

گفتم  منو  تا ی جا نرسوندن

میگفت خودت میگفتی🙄😬گفتم‌من تا عمر دارم  سربار کسی نمیشم

شاید علاقه نداشتن من برم باهاشون

بعدشم....

چرا تو شوهرش نبودنی  دکتر بردی بچشووو  داروهاشو  رفتی خریدی

فقط جون  اونا جونه

نه  بقیه  ی پاپسی واس خانوادت احترام‌نمیزارن

تو   تو کو....ن اونایی برو بچسب

اخر قهر کروم

بی شعورررن واقعاااا ب تمام  معناااااا

من خونه خودم  نبودن خونه پدرشوهرم بودن