2777
2789

نزدیک عید نوروز بود من دچار  وسواس بیماری روی بدنم شدم رفتم روانپزشک دارو داد الانزاپین و فلوکستین حدود یک ماه خوردم حالم خیلی خوب شد ناگهان دوباره یه مشکلی پیش اومد ادرارم خوب تخلیه نمیشد رفتم عوارض قرص هایی که میخورم رو تو گوشی خوندم ناگهان تو عوارض قرص الانزاپین نوشته بود هرکس این قرص را بخورد دچار یک بیماری خطرناک خواهد شد و او به کما خواهد رفت از اون روز بود بدبختی هام شروع شد اولین روز نوروز استارت بیماریم بود همش فکر میکردم یه مریضی خطرناک دارم متاسفانه پدر و مادرم در عرض یک ماه هر کدوم ۱۰کیلو وزن کم کرد عید زهرمارمون شد خلاصه گذشت هر روز داشتم بدتر میشدم روزی یک بار ازمایش خون میدادم تا از سلامتیم مطمعن بشم همه ی ازمایش هام سالم بود و دکتر میگفت تو بیماری وسواس بیماری داری ولی من حرف هیچکس رو قبول نمی کردم و بالاخره اردیبهشت ماه دکتر گفت باید بستری بشی و بستری شدم به مدت ۷روز که این ۷روز برام به مدت هفت سال گذشت شرایطش اینطوری بود که نمیزاشتن از اتاقت خارج بشی روزانه پرستار ها بهت قرص میدادن و داخل دهان را چک میکردن تا مبادا قرص رو نخوری خلاصه الان یکم خوبم و دارو مصرف میکنم 


مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



آجی گلم مادر منم ۱۰ روز بخش اعصاب و روان حاد بستری بود و چون من وابسته‌اش بودم اتاق vip گرفتیم که باهاش باشم خیلی شرایط منزجرکننده‌ای داشت به طوری که تا الان که سال ها ازش گذشته هنوز ازش مووآن نکردم :( امیدوارم به زودی سلامتیت و به دست بیاری و روزهایی که توی بیمارستان بودی رو به کل فراموش کنی… مامان من خداروشکر فراموش کرده

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792