در دوران عقد هستیم. پدرشوهرم یه خونه خریده برای شوهرم. امروز اومده بودن کمد ها رو بذارن و نصبشون کنن. توی اون خونه یه سری وسایل زندگی هست و همسرم هم همونجا زندگی میکنه. بخاطر نصب کمد ها وسایل رو جمع کرده بود اما توی سالن فرش و این ها بود. امشب از من ناراحت بود و وقتی باهاش صحبت میکردم با یه حالتی داشت بهم میگفت تو نخندی کی بخنده؟!
یه جوری که مثلا انگار من نشستم خوش و خرم توی خونه و هیچ کاری نمیکنم و بایدم شاد باشم.
این در حالی بود که امروز بهم زنگ زد و بهم گفت از فلان جا دستگیره برای کمد بگیر بیار. مامانم که رانندگی بلد هست ماشین رو روشن کرد و منو برد دستگیره خریدیم و بردیم اونجا ولی بعدش دیگه نموندم.
شما بودین چیکار میکردین؟ رفتارش درست بود با من؟