2777
2789
عنوان

مادرشوهری که سرسام آوردم از دستش

294 بازدید | 13 پست

بعد من گفتم ببخشید مت نمیدونستم مهمون داریم غذا درست میکزدم گفتن نه این چه حرفیع ما نمومدیم اتقدر مادرشدهرت اصرار کرد اومدیم مادرشوهرم گفت من بهش گفته بودم ناهاز نمیایم این فکز کزده شامم گفتم گفتم مامان جان من از شما پرسیدم که گفت نه من نگفتم که نگفتم الیته اینم بگم تو دروغ گویی استاده من شام نخوروم چون گم بود از طرفیم نامزدم از سرکاز نیومده بود شامشون رو خوردن مادرشوهزم یه تشکرخالیم نکزد ولی بقیه کردن بعد گفت پاشم واسه محمد برنج بزارم اکت با این سیز نمیشه گفتم مامان جان زیاده سبز میشه ولی بزنج گذاشت اوتم غرغره بود چه عرض کنم بعد مهمونا رفتن ادامل تاپیک بعد...

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2805
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز