2777
2789
عنوان

شوهرم گفت ولت میکردم میرفتم

| مشاهده متن کامل بحث + 768 بازدید | 59 پست

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



کاری ب تاج و رقص و این حرفا ندارم مشخصه دو روز دیگ واس هرچیزی باید ازش اجازه بگیریالآنم سعی کن یجور ...

اصلا اجازه هیچی همش ایراد و غر زدن و تیکه انداختن 

انگار میخواد از همین اول گربه رو دم حجله بکشه یا منو تغییر بده

نه به زور نبست دوبار جواب نه دادم هی اصرار کردن مخصوصا خودش

سر سری تاپیکات رو خوندم 

شوهرت رفتاراش مثل شوهر منه 

ببین یک ماه دیگه یکسال از عقدمون میگذره هیچی آماده نکرده ۶.۷ماهه قهریم 

مهریه م اجراست 

نمیخوام بترسونمت ولی مراقب باش 

راه طولانی در پیش داری و باید صبور باشی


چمیدونستم اخه

بگردم الهی خودمم اوایل ازدواج شوهرمم خیلی کنترلگر بود ولی چون واقعا دوسش داشتم انقد روش کار کردم که الان خوب شده 

تو این راهم خیییلی سختی کشیدم توام باید همه اون سحتیارو بکشی 

اگه بخوام اینجا نصیحتت کنم هرچی بگم بازم کم گفتم اگه تموم سیاست های شوهر داری هم انجام بدی بازم احتمال صد در صد نمیشه گفت درست میشه کاش قبل این که تاریخ عقدو مشخص کنی تکلیفتو باهاش روشن میکردی

سر سری تاپیکات رو خوندم شوهرت رفتاراش مثل شوهر منه ببین یک ماه دیگه یکسال از عقدمون میگذره هیچی آماد ...

پشیمون شدم دلم میخواد عقد رو بهم بزنم نمبتونم همبن اول افسرده ام کردا

بگردم الهی خودمم اوایل ازدواج شوهرمم خیلی کنترلگر بود ولی چون واقعا دوسش داشتم انقد روش کار کردم که ...

شاید بندازم عقب چون خانوادم پشتون امشبم گفتن که بیشتر فکر کن نخواستی تاریخ و میندازیم عقب 

26

 دکتر هلاکویی میگه اگه حتی شب عروسیتونم متوجه شدین اشتباه کردین یه تاکسی بگیرین برگردین:)

کاری به اومدنش تو قسمت خانما ندارم چون شاید دوس نداره نمیشه مجبورش کرد ولی اینکه میگی تو بقیه مسایل اذیتت میکنه اینا هیچوقت درست نمیشع سعی کن بیشتر فکر کنی و اینکه اگه خواسی جدا شی اصلا نترس از این بترس که بعدا با بچه بخوای برگردی

عقب بنداز یه عمر زندگیه انگار از لحاظ فکری باهم تفاهم ندارین خوب فکراتو بکن نه تو میتونی عوضش کنی و نه اون میتونه عوضت کنه تا این قضیه حل نشه عقد نکن 

الحمدلله کَما هُوَأهلُه
اسی چ خبر چکاکردی

بچه ها دیشب گفتم که شوهرم پیام داد تصادف کنم بمیرم و کلا رقت جواب پیامام و زنگم نداد دیگه تو جاده هم بود منم خیلی نگران شدم تا صبخ حالم بد بود هیچی نگفتم به خانوادم تا صبح مه دیگه گفتم ارایشگاه نمیرم. چون قرار بود برم برای اصلاح صورتم فردا جشنمه


دیگه نرفتم و مادر شوهرم اونجا منتظر زنک زد بهم گفت چرا نیومدی گفتم نمیخوام حالم بده دیگه قسم و آیه که چیشده 


کامل نگفتم چیشده فقط بیشتر تاکید کردم که گفته بمیرم و از دیشبم هست جواب نمیده اونم گفت غلط کزده نگو من خبر دارم منم بهش نمیگم فقط ظهر که کلاسش تموم شد زنک زد جوابمو نده تا زنگ بزنه من بهش میگم ارایشگاه نرفتی حالت بد بوده


دیگه شوهرم دو بار زنگ زد جواب ندادم دیگه مادرشوهرم زنگ زد گفت بخش گفتم حالا جوابشو بده بگو دکتر بودی 


گفتم اصلا فردا بعد ارایشگاه نمیام خونه پیشش مادرشوهرم گفت هر چی تو بگی 


دیگه شوهرم زنگ زد داشتم باهاش حرف میزدم دیدم همش بغضه میگفت قطع نکن منم حرف دارم ولی هیچی نمیگفت نتونست خوب حرف بزنه و اصلا جوابی برای کاراش نداشت فقط میگفت ناید ناراحت میشدی من راهنماییت کردم و دیگران نباید نظر بدن گفتم خب من نمبتونم در دهن بقیه رو ببندم دیگه حالش بد شد قطع کرد 


بغد زنگ زدم گفتم عیب نداره ناراحت نیستم فراموش کن حالتو بد نکن اونم فقط گفت باشه 


بعدا خودش زنگ زد منت کشی و معذرت خواهی و تقریبا همه چی به خیر گذشت

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز