2777
2789
عنوان

کیا به شوهراشون صبحونه میدن

383 بازدید | 35 پست

شوهرم صبح میره سرکار غروب برمیگرده

ناهار خونه نیست یا سرکار یچیزی میخوره یا یه فلافلی ساندویچی میخوره یانه

منم چندین ساله صبح ها خوابم و اون میره سرکار

دوست داره صبحونه بخوره درست کنمم با ولع میخوره اما من خوابم میبرد

یک هفته پیش بهم گفت دوس دارم وقتی میرم سرکار صبح پاشی بدرقم کنی بوسم کنی و...

حالا منظورش فکرکنم صبحونه هم هست ومن یک هفته هستش که بیدارمیشم صبحونه بهش میدم و بدرقه اش میکنم خیلی خوشش میاد

اما شوهرم عادتی که داره ادم پرو و پرتوقعی هستش

میترسم براش عادت بشه و بعدا پرو بشه نمیدونم چکارکنم؟؟

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

توقع زیادی نیست بنظرم که میگید پرتوقع هست عزیزم.

یجور محبت رو میرسونه.

ما همیشه اون تایم بیداریم و صبحانه رو حاضر میکنم

چه بخوام برم دانشگاه چه تو خونه باشم.

 عاشق شده‌ام.شکست خورده‌ام. پیروز شده‌ام.اشتباه کرده‌ام.انتقام گرفته‌ام. تحقیر شده‌ام. دوست داشته شده‌ام.به من عشق ورزیده‌اند. زیرابم را زده‌اند. از کار بی‌کار شده‌ام.دستم را گرفته‌اند. سفر کرده‌ام. وحشت کرده‌ام.از ته دل خندیده‌ام.شهری را که دوست داشتم ببینم دیده‌ام. دیوانه‌وار رقصیده‌ام. خدا را گم کرده‌ام. خدا را دوباره پیدا کرده‌ام.سقوط کرده‌ام. در منجلاب دست و پا زده‌ام.نفرت ورزیده‌ام. از خودم متنفر شده‌ام. خودم را دوست داشته‌ام.برای درست کردن اشتباهاتم از جا بلند شده‌ام. برای ادامه‌ی یک زندگی جنگیده‌ام.نفرت‌هایم فروکش کرده‌اند.کتاب خوانده‌ام. فیلم دیده‌ام.فریاد زده‌ام.گریه کرده‌ام. دوست داشته‌ام تا ابد جاودانه بمانم. کسانی از دیدنم هیجان زده شده‌اند. کسی دوست داشته سرم از بدنم جدا شود. مسیرم را پیدا کرده‌ام. بدنم را به سبک خودم دوست داشته‌ام.هورمون‌های مادرانه‌ام فعال شده‌اند.عقل و منطقم غالب شده است.نگذاشته‌ام شکستم را ببینند.و در تمام این مسیر شبیه هیچکسی نبوده‌ام و چیست زندگی جز همه‌ی اینها... 🍂🔮

خو دختر خوب پاشو صبونه بده بهش دیگه پر توقع باشه چی میشه مثلا ت هم سحرخیز میشی انرژیت بیشتر میشه 

تازه باید سیاست ب خرج بدی بهش بگی تا غروب دلم تنگ میشه و اینا صبح ببینمت خوشحال میشم ی چیزی بگو دیگه خودت😄

اگه خدا بخواد میشه 
خانما اینم بگم من و شوهرم به مرز طلاق رسیدیم و باز برگشتیم تاپیکای قبلم هست میخوام تلاشمو کنم زندگیم ...

خب پس همینکارو بکن وقتی دوست داره چرا ازش دریغ کنی؟ 

عوضش توهم چیز هایی بخواه که تورابطتون دوست داری

الان بنظرتون هر روز بیدارشدنم برا صبحونه پروش نمیکنه؟؟

به سرم زده یسری اوقات بیدارشم صبحونه بدم بدرقه اش کنم

یسری اوقات از شب قبل خوشمزه جات واینا براش اماده کنم صبح ببره باخودش و فقط صبحا بیدارشم بدرقه اش کنم

یعنی صبحونه هر روز نباشه اما بدرقه. رو هر روز انجام بدم خوبه اینطور؟

عزیزم همونجور که اون زحمت میکشه و برای مخارجتون هزینه میکنه شمادر قبالش هم باید جبران کنید پرو میشه ...

بنظرم از تاثیرات یه سری خانومای نی نی سایت

زندگی مشترک شده گرو کشی برای یه عده

(( استارتر کلی گفتم ))

من بیدار میشم باهم صبونه میخوریم اون می‌ره همیشه یه لقمم براش می‌ذارم بااینکه ناهار بهش میدن ولی میگه لقمهایی که میذاری خیلی بهم میچسبه بعد ماه پیش مامانم دو هفته اومد خونم موند صبح که پامیشدم به شوهرم صبونه میدادم خودم نمیخوردم هی میدیدم شوهرم بد اخلاق شده آدم توداریم هست به زبون نمیاره فهمیدم چون باهاش صبونه نمی‌خورم انقد بهونه گیر شده هیچی دیگه دوباره باهاش صبونه میخوردم   

2810
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792