حالا اینا بماند
یک سال و نیم نه حرف از عروسی میزدن نه خونه
پدرشوهرم اوایل هر جا مینشست میگف خونه میخرم براشون خونه نگرف که هیچ بعد برگشت گف پول رهن خونه رو من میدم آخرش نداد شوهر گیجم ماشینشو فروخت پول رهن و داد بعد کف پول میدم در حد 250تومن ماشین بخر یدونه پراید چیزی اونم به شوهرم میگم پس می ماشین میخری جواب تمیده همش امروز فردا همش امروز فردا فقط بلدن نقشه بکشن