حرفت و به طور کلی قبول دارم
ولی متاسفانه پدر من نمیتونست واسه من خوب انتخاب کنه
به شدت دمدمی مزاج و بدبین بود
برای ازدواج با شوهرم خودش رضایت داده بود
ولی بعد توی عقد خون به جیگرم کرد . هر دقیقه ازش ایراد میگرفت و سر هر چیزی میگفت طلاق بگیر در صورتی که خودم میدونستم شوهرم خیلی آدم خوبیه منم فقط ۱۹ سالم بود
به جای اینکه پدرم حامی م باشه و کمکم کنه باید حواسم ک جمع میکردم که روی رابطه م با شوهرم اثر منفی نداره
هر دقیقه میخواست به پدر شوهرم زنگ بزنه و بگه این دو تا مناسب زندگی هم نیستن در صورتی که مشکلی نداشتیم
آخرش هم مشاور بهم گفت پدرت بدبینه و نباید از حرفاش تاثیر بگیری
در عوض دیدم پدرایی که واقعا عاقلن و زندگی دخترشون نجات دادن
پدر خوب و عاقل واقعا نعمته