دلم برا تهران یذره شدهههههههه

tehran_male_mane

مدیر استارتر

عضویت: 1403/06/10

تعداد پست: 824

سه ماه نمیتونم برم فعلا شهرستانم 😭😭😭 عاشق تهرانم دلم برا خیابوناش تنگ شد یهوووو

mn be har chi ke mikham miresm✌🏻🌃🤍

1403/08/11

00:42

1 نفر لایک کرده اند ...

اظهار نظر

مشاهده افراد آنلاین

melbourne

عضویت: 1401/06/09

تعداد پست: 2764

اصلا تهران ندوست

1403/08/11

00:42

0 نفر لایک کرده اند ...

ن_د_ا_ر_م

عضویت: 1403/04/18

تعداد پست: 1369

منی که تهرانی نیستمم دلم تنگ شده

1403/08/11

00:42

1 نفر لایک کرده اند ...

مامان امیر علی

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه.

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید.

پاستیل۱خرسی

عضویت: 1400/02/22

تعداد پست: 3877

من دلم برا اصفهان تنگ شده

1403/08/11

00:43

0 نفر لایک کرده اند ...

عشق_بارون

عضویت: 1398/05/22

تعداد پست: 6109

منم فقط سه چهار روز میتونم دووم بیارم

بهترین شهر ها هم برم سر چهار روز دلم تنگ میشه هوای برگشتن میزنه به سرم

چهل سال بعدجلوی آینه موهایم را شانه کنم..👵روسری آبی ام را بپوشم وآرام آرام بروم توی آشپزخانه..نگاهت کنم و بگویم :دیدی گفتم میان ..لبخند بزنی☺بگویی : چقدر قشنگ شدی😍یاد وقت هایی بیفتم که جوان بودم.👩ناراحت شوم که پیر شده ام 👵..زشت شده ام ..و تو باز بگویی با موهای سفید بیشتر دوستت دارم👵و من مثل هفده سالگی هایم ذوق کنم😍سر بزنم به قیمه ای که برای بچه هایمان پخته ام ..🍲بعد تو از نوه ی آخرمان بگویی.بگویی این فسقلی عجیب شبیه تو شده..من برایت چای بریزم.☕بچه هایمان بیایند.مدام بگویم :قند نخور آقا.چایی داغ نخور .. بذار سرد شه..تو لبخند بزنی☺من مثل چهل سال پیش شوم و جلوی بچه هایمان سرم را روی شانه ات بگذارم ..💑نوه هایمان را بغل کنیم .👶دخترهایمان سالاد درست کنند و غذا بیاورند ..پسرها سفره بیاورند و بشقاب بچینند..پسر اولمان بگوید :هیچی دستپخت تو نمی شه مامان..عروسمان خودش را برایش لوس کند و بگوید:پس دستپخت من چی ؟!پسرمان نازش را بکشد😍ما از حال خوششان ذوق کنیم ...زیر گوشت بگویم : مرد زندگی بودن را از خودت یاد گرفته.❤باز هم نگاه های مهربانت.👀و باز هم درد زانوهایم یادم برود ...بچه ها بروند خانه هایشان ..ومن از خوشحالی ده بار بمیرم که چهل سال است تو را دارم❤

1403/08/11

00:43

3 نفر لایک کرده اند ...