از روز اول دارم بهش میگم بخدا زبونم مو درآورد حتی تهدید کردم اگه ادامه بده بچه رو سقط میکنم ولی اوایل میگفت باشه و آروم باش و فلان الان میزنه کولی بازی و اون بدتر میکنه واقعا نمیدونم چرا ازش بچه دار شدم اینو چه به پدر شدن
همش میگه من چی کم گذاشتم میگم لامصب خودت تو این زندگی کمی من احتیاج دارم باشی نه اینکه مثل مهمون بیای سر بزنی