2777
2789
عنوان

خانوما من خیلی ناراختم

| مشاهده متن کامل بحث + 508 بازدید | 42 پست
به مامانت بگو جایی نگه بارداری

مامانم بدونه ازین آدم باردارم سرمو میبره همیشه بهم میگه یوقت ازین بچه ننه بازدار نشی ولی من خیال کردم بعداز ۶ سال بچه دار بشیم بیشتر احساس مسولیت می‌کنه چون همه اش بچه میخواست و من مقاومت میکردم 

زن بزن کولی بازی دربیار بگو درد دارم و تنها هستم و یه ظرف تمیز نبوده و کدوم گوری هستیبعدشم زن بزن به ...

از روز اول دارم بهش میگم بخدا زبونم مو درآورد حتی تهدید کردم اگه ادامه بده بچه رو سقط میکنم ولی اوایل می‌گفت باشه و آروم باش و فلان الان میزنه کولی بازی و اون بدتر می‌کنه واقعا نمی‌دونم چرا ازش بچه دار شدم اینو چه به پدر شدن 

همش میگه من چی کم گذاشتم میگم لامصب خودت تو این زندگی کمی من احتیاج دارم باشی نه اینکه مثل مهمون بیای سر بزنی 

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

مامانم بدونه ازین آدم باردارم سرمو میبره همیشه بهم میگه یوقت ازین بچه ننه بازدار نشی ولی من خیال کرد ...

انشالله قدمش خیر باشه و به سلامتی به دنیا بیاد 

ولی خدایی شما زورت به شوهرت نمیرسه اون موقع فکر میکنی با اومدن یه بچه معجزه میشه؟؟؟

مامانم بدونه ازین آدم باردارم سرمو میبره همیشه بهم میگه یوقت ازین بچه ننه بازدار نشی ولی من خیال کرد ...

بلاخره که میفهمه

خیلی بده اینجوری آخه سخته

و اینکه بچه آوردن هیچ مرد بدی رو آدم نکرده

انشالله قدمش خیر باشه و به سلامتی به دنیا بیاد ولی خدایی شما زورت به شوهرت نمیرسه اون موقع فکر میکنی ...

خیلی بچه میخواست اخلاقش هم خوب بود فقط همش پیش مادرش بود خیال کردم دلش بچه گرم بشع دیگه مسولیت سرش میشع ولی اصلاااااآا اونقدر بهش گفتم دیشب بهم میگه اگه میخوای اینقدر بهم تذکر بدی بیام خونه نه خودت و میخونم نه بچه اتو

شرکت خوردی؟؟؟چند هفته ای؟؟بارداری حساس شدی؟؟هماتومم چیز مهمی نیست یا جذب میشه یادفع میشه فقط چیز سنگ ...

مشکل من الان نیست کلا اینجوریه از صبح میگم حالم خوب نیست صدام بالا نمیاد بریم دکتر دیدم هی بهونه میاره نگو قرار داره با خواهر مادرش بره بیرون منو نبرد اونا رو برد دیگه نگفت این مریضه 

ببین هیچی بهتر از درد دل کردن و حرف زدن با شوهرت نیست . هر جوری شده راضیش کن ناراحتیاشو بریزه بیرون ...

خیلی باهاش حذف زدم میگه اگه میخوای من بیام سر خونه زندگی نه خودتو می‌خوام نه بچتو

خیلی باهاش حذف زدم میگه اگه میخوای من بیام سر خونه زندگی نه خودتو می‌خوام نه بچتو

مشکل خاصی با هم داشتین؟ این که زندگی نمیخواد بچش چی بود

فقط 14 هفته و 5 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز