قبل قطع رابطه گفتم الان دیگه سه ماهه کاری ندارم باهاش و شمارشم مسدود کردم ولی اون چند روز پیش پاشده با شماره جدید پیام داده به من که واگذارت کردم به خدا تاوان میدی پا میشه هر روز برام بیو تیکه دار میزارع و من بهش گفتم آدم سمی هستی برگشته میگه من سمی باشم تو نجسی
نه مشکل من فقط این یه نفره من از هر بدیی می‌گذرم کم درگیری نداشتم با خانواده شوهرم تا به اینجا ولی قضیه این فرق میکنه دل شکوندن تهمت زد نمیتونم از اینا بگذرم با اینکه دوتا دختر دارم الان ولی هیچ موقع یادم نمیره چجوری کوبیدم تو سرم که نازام خیلی سنگین بود براک
من اگر بخوام برات بگم میگی دختر چجوری دووم آوردی اصلا ...ولی من نمیتونم از موقعیت و شرایط دور بشم چون تو یه خونم ولی تو جاری بابا بیخیال اگر تا حالا هم برات سخت بوده الان دیگه ول کن به زندگیت و همسرت برس دخترای خوشگلت
چک نمی‌کردم چند روز پیش پیام داد بهم با شماره جدید سیو کردم ببینم خودشه دیدم تو رو بیکا بیو مختص من گذاشته ولی من یه خط جدید خریدم برا فضای مجازی که اینجا هم باهم رو در رو نشیم من کاری ندارم باهاش اونه که دست از سرم برنمیداره
من آدم ساده ایم خیلی ساده ولی اون یه عفریته دو رو دو بهم زن بد ذاتیه که فقط میگه همو توجه ها به اون باشه ,تازه که ازدواج کرده بودم منو یاد می‌داد با خانواده شوهرم بد میکرد اینقدر بدشونو می‌گفت ولی خودش تو رو تا کمر دولا میشد الان که این کاراش یادم میوفته آتیش میگیرم بخدا
منم کم نکشیدم من اولین بار که صورتمو گرفتم پوستم و خودم اینقد زیبا شده بودم که همه میگفتن عین شیشه س پوستت وقتی برگشتم خونه جاریم برای نهار موندیم یه کاسه زرده تخم مرغ به اصرار گذاشت رو صورتم بعدش صورتم تحریک شد جوش زد داغون ...ولی باور کن خندم میومد خب آخه ببین منو چه غولی تصور کرده بود
