2777
2789
عنوان

شما با همچین آدمی دوست میمونید

100 بازدید | 15 پست

من ی دوستی دارم ۶ ساله میشناسمش و دوستیم توی جایی آشنا شدیم...

من دوسش داشتم همیشه و میشه گفت چون آدمی ام که دوست کمی ام دارم و باهرکسی دوست نمیشم این تنها دوست صمیمی من هست..

دختر خوبیه

اما یسری از رفتاراش واقعا ناراحتم میکنه خصوصا منی که روی دوست حساسم و اگ فکر کنم مناسب نیست راحت حذف میکنم حتی با وجود اینکه واقعا دوسش داشته باشم!

و از خساست متنفرم

مثلا اونو من بارها دعوت کردم خونمون و وقتی اومده به بهترین شکل ممکن ازش پذیرایی کردم(منت نمیزارم درستش همینه و وظیفم بود)

اما اون هیچوقت بهم نگفته تو ام بیا خونه ما یا بخواد تعارف کنه من تازه امسال فهمیدم خونشون دقیقا توی کدوم خیابونه


مثلا امسال برنامه ی سفر کوتاه یک روزه به استان نزدیکمون رو برنامه ریزی کردم و بهش گفتم تو ام بیا (با ماشین شخصی نمیرفتیم) و هزینه کل مسیر و...رو پرسید حساب کردم و بهش گفتم و من تنها بودم و چون مریضم خانواده نمیتونستن اجازه بدن تنها برم و باید ی آدم مطمئن پیشم می‌بود خودشونم نمیتونستن بیان و شرایطش نبود و اون قبول نکرد بیاد مامانم گفت بگو هزینه اونو من میدم و وقتی اینو بهش گفتم قبول کرد بیاد (بازم مشکلی نبود میگم دمش گرم که اومد) و من کلی خوراکی برای هردومون خریدم و ی بار سنگین جمع کرده بودم  و اون واقعا چیزی نیاورده بود حتی😐 یجوری شدم...

ولی تهش هرچی خوردیم مونده بود رو دادم بهش 

 اونم خوشحال بود خودمم راضی بودم 

توی اونجا رفتیم خرید از ی جایی ی چیزی خریدیم رفتیم مغازه بعدی دیدیم همون ۵ هزار تومن ارزون تر میده این مغازه 

انقدر گفتنت انقدررررر گفتنت کل مسیر رو غصه ۵ تومنو می‌خورد و همش تکرار می‌کرد و حرص می‌خورد 

آخرش حرصم گرفت گفتم بسه دیگه ....بازی در نیار (نمیگم اهل کدوم استان که بحث قومیتی نشه و عزیزان ناراحت نشن من برای همه قومیت ها احترام قائلم)

رسیدیم شب نصف شب بود مونده بودیم توی خیابون بابای من رفته بود شهرستان  و کسی نبود بیاد دنبالم اونم به باباش نمی‌گفت بیاد و دست دست می‌کرد آخرش عموم اومد دنبالمون اونو بردیم رسوندیم جلوی درشون (من اونوقت فهمیدم دقیقا خونشون کجاست)

یبارم بهش گفتم میتونی برام به ی نفر زنگ بزنی؟ خودم نمیتونم زنگ بزنم و طرف شمارمو میشناسه

گفت شارژ ندارم براش شارژ زدم 

خیلی بهم برخورد که برای ی خواهشم و ۲ دقیقه تماس همچین رفتاری کرد و حتی بعدا تعارف نکرد که بیا شارژ ات رو برگردونم من که نمیخواستم اونو بگیرم اما انتظار همچین چیزی ام نداشتم...بعد ۶ سال برام میخواد کاری کنه پول شارژشو بگیره و بعدش صداش درنیاد


مثلا هروقت میاد خونمون من از محصولات باغمون به عنوان سوغاتی شهرمون بهش کلی میدم ...اما اون این همه اصفهان میره هرسال کربلاست ی بار نشده بهم ی آدامس بخره بگم یاد من بوده 

امروز گفتم بزار ی بار دیگه امتحانش کنم بهش پیام دادم و ازش مبلغ خیلی کمی قرض خواستم (خیلی کم فرض کنید پول ۳ تا پفک) بهش گفتم میخوام چیزی بخرم همینقدر کم دارم کل پولامو جمع کردم به بابامم نمیتونم بگم 

گفت من کل پولامو توی بازار خرج کردم شرمنده ندارم بدم 


آخه بار اولش نبود که همچین رفتاری ...دیگه احساس خوبی بهش ندارم!

من توی تموم این سالها چیزی ازش ندیدم دوست دارم توی دوستی من ۱۰ قدم برمیدارم حداقل طرفم ۱ قدم برداره 


💥 لایک نکنید لطفاااا‼️(کاربری دست سه نفره)

شاید دستش تنگه یا وضع مالیشون خوب نیس

 همچی تموم شد و برای همیشه تو رفتی💔امیدوارم بعد از تو به آرامش برسم💔 تابستونی که توی اون از دست دادم و هیچی بدست نیاوردم....😅الان تنهای تنهام و ناامید، روزای پوچ و خالی پشت هم داره میگذره تازه دانشگاهم باید برم افسرده شدم و حوصله ندارم حتی خداهم منو تنها گذاشته... این روزا حالم بهتره تازه خودمو و خدارو پیدا کردم تازه به آرامش نزدیک تر شدم ولی هنوز بهش نرسیدم...شکر❤روزای درهم برهم و شلوغ روزایی که مغزم موقع خواب هم بیداره روزایی که ته ته ته قلبم به رویاهام فکر میکنم و امید میگیرم🌱💔 من دیگه حوصله و ذوق هیچیو ندارم...12.9🖤 چقد بده ی سری حرفا عین سیلی باشه تو صورتت...۱.۱۸🖤۲.۹ کاش قلبم تپیدن بلد نبود...🙂 همیشه فکر میکردم زمانی که به یه سری چیزا برسم حالم خوب میشه ولی نشد که نشد، برعکس داره حالم بدتر میشه😪...۳.۲۳.چه بود زندگی اگر تو نمیرسیدی؟؟؟💍♥️💑.باز دلم مثل همیشه خالیه💔دیگه دنیا واسه من تاریکه،زندگی کوره رهی باریکه،آخر قصه ی من نزدیکه...💔۴.۲۵.داره تموم میشه دیگه...💔 یک روز قبل تولدم عشق بین ما هم تموم شد.امیدوارم هیچوقت جلوی راهم سبز نشی🙂🖤 خدایا برایم معجزه ای بفرست...🤲

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



شاید دستش تنگه یا وضع مالیشون خوب نیس

من که ازش انتظار چندانی ندارم

مثلا دوست دارم وقتی میره کربلا یاد منم باشه ی تبرک یا یچیز کوچیک بیاره من واقعا خوشحال میشم مهم اینه که فکر میکنم یادمه...

کسی که هرسال کربلاست فکر نکنم هرچقدرم نداشته باشه دیگه اندازه تربت کربلا و...همچین چیزهای کوچیکی دستش خالی نیست

بعد ببین من چندبار امتحانش کردم...یکی دوبار نیست که بحث ۶ سال دوستیه 

💥 لایک نکنید لطفاااا‼️(کاربری دست سه نفره)
بعضی وقتا شرایط آدما فرق داره با ادم مثلا دوستای منم منو خونشون دعوت کردن رفتم منم خیلی دوست دارم دع ...

عزیزم اون خیلی سنش بیشتر از منه

۲۵ سالشه من ۱۹ سالمه.

بچه نیست ک خانوادش اجازه ندن

💥 لایک نکنید لطفاااا‼️(کاربری دست سه نفره)
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792