۳ ابان تولدت بود
یه سال دیگه از خدا عمر گرفتی و من بابتش میلیارد ها بار از خدا ممنونم و شکرش میکنم
ازین ۴۳ سالی که از خدا عمر گرفتی ۱۷ سالش رو با من بودی
نمیدونم چقدر اذیت کردم چقدر از دستم خسته شدی بعضی روزا چقد یه روزایی کم اوردی و خم به ابروت نیاوردی و هم یه روزایی اوردی ولی این حق توعه
بودن تو توی زندگیم یکی از بهترین و لذت بخش ترین پناه گاهای دنیاست
دیدن عشق تو نسبت به مامان یکی از زیباترین عشق هاست
همیشه ارزوم عشقی مثل تو بوده تو زندگیم
با اینکه کلی برنامه برای سورپرایزت داشتم اما همه ی عوامل دست به دست هم دادن تو بفهمی ماجرا از چه قراره چون مثل خودم از سورپرایز خوشت نمیاد
برنامه هام کلا واسه تولد امسالت بهم خورد ولی مهم اینه مهمترین روز سالو من یادم نمیره با اینکه صبح بهت تبریک نگفتم میخواستم غروب سورپرایزت کنم شایدم صبح نیاز داشتی بهت تبریک بگم اما جز برنامه هام بود
و من بابتش هزاران بار شرمندم
خدایا مرسی بابامو به این دنیا اوردی
مرسی که همیشه هوامو داره
مرسی که هست یه پناهگاهی برای من و خواهرم و عشقی برای مامانم
تولدت مبارک بابای خشگلم امیدوارم همیشه سایت بالا سرم باشه
و امیدوارم سایه همه پدرا چه خوب چه بد بالاسر بچه هاشون باشه و روح تمامی پدران عزیز شاد
پ.ن: دلنوشته ای که دوست داشتم به یادگار بذارم