2777
2789
عنوان

تجربه سقط دارید بیاید

| مشاهده متن کامل بحث + 113 بازدید | 23 پست

تا اینکه وقتی رفتم سونو صدای قلب عشق رو شنیدم.ولی بازم استرس داشتم به خاطره رحم پوشاخ.رفتم خونه.وبا کلی اذیت شدن ونا امیدی.تو اوج کرونا اردبیهشت ۹۹ باران رو به دنیا اوردم

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



بچه ام سالم تو هفته ۳۸ با عمل سزارین به دنیا اومد.واون دکترایی که به من میگفتن رحم دوشاخ اصلا باردار نمیشه .۱۱ ماه بعد دوباره باردارشدم‌صدایه قلب جنین رو تو همون سونو اول شنیدم.رفتم خونه وبی خیال نشستم گفتم اوندفعه انقد دکترا منو اذیت کردن اندفه برا ان تی میرم

ولی اشتباه کردم هفته یه ۱۲ که رفتم گفت جنین ات اصلا رشد نکرده وتو هفته ۷ رشدش متوقف شده.دوتا سونو واژینال دادم وبعد غز اون به خونریزی افتادم.شبش رفتم بیمارستان.چون قرص های مخصوص سقط رو بیمارستان باید مجوز بده دوتا قرص بهم دادن یکیش متروژین بود.فک کنم اون یکی دوفاستون بود.گفت رفتی خونه قرصا رو بخور

قرص اول رو که خوردم نیم ساعت بعد انگار توشکمم رو دارن خونه تکونی میکنن .یه چیزی هی میرفت بالا ومیومد پایین درد نداشتا فقط یه حالتی انگار انقاط وانساط بشی.خیلی ترسیده بودم‌.ترس اش از دردبیشتربود یهو میرفتم توالت تخته تخته دل وجیگرودفع میکردم توعمرم همچین چیزی ندیده بود بابا بچه هفت هفته مگه انقد خون داره.اصلا نترسید آرامش خودتونو حفظ کنید تو این موقعیت.خلاصه اون شب تا ساعت ۳ نصفه شب دفع ودل وجیگر با یه عالمه خون داشتم که توش نه جنین معلوم بود نه ساک واینا.۳رفتم به زور خوابیدم.۸ بلند شدم خون ابه دفع کردم ولی دیگه خبری نبود با پزشکن در ارتباط بودم گام به گام با من بود تا اینکه ۸ صبخ دوز دوم قرص رو که خوردم یکبار دیدم از اون دیشبی بدتر همش دارم دل وجیگر واینا دفع میکنم تا ساعت ۲ بعد از ظهر دفع کردم.تا اینکه خودش کم شد.خواهش میکنم اصلا نترسید انگار رحمم جمع شد.بعد از اون هر چی تلاش کردم فقط لخته هایه روز اول پریودی بود اونم تا یک هفته.بعدش که رفتم سونو هیچی نمونده بود.

بعد از اون ۳ سال بعد یعنی ۶ شهریور باردار شدم بازم رشد جنین تو هفته هفت متوقف شد اندفعه صدای قلب جنین رو اصلا نشنیدم خودم به خونریزی افتادم توهفته ده وخودم داخل خونه با همون شرایط اوندفه سقط کردم .دردم اندفعه که قرص نبود بیشتر بود وحتی خونریزم.خودم رو خیلی باختم ولی در کل منکه دوتا تجربه سقط رو دارم بهتون میگم که ترسش بدتر از خودشه وبخش عمده ایی که شما دفع میکنی تو دو روز ه.وبقیه اش خون های زائده.اصلا نترسید.از اینکه میرید داخل سرویس وسرویس پر خون میشه.تند تند خونا رو بزنید بره.وهمچنین نوار بهداشتی یا پوشا ک اتورو عوض کنید ونگاه نکنید به خونی که ازتون رفته.چون اون خون زائده.زعفران خوری وجگر خوری روبع از اولین خونریزیه باشدت ودفع جیگرها ولخته ها قطع کنید.چون خودش میاد دیگه

بعد از اون ۳ سال بعد یعنی ۶ شهریور باردار شدم بازم رشد جنین تو هفته هفت متوقف شد اندفعه صدای قلب جنی ...

عزیزم من خیلی ناراحتم میترسم بازم باردار شم و سقط شه

البته یه بچه دارم ولی یه فاکتور خودایمنیم بالا بود دکتر گفت شاید سقطت بخاطر این‌بوده 

اصلا چند روزه خواب و خوراک ندارم هی میترسم باز باردار شم سقط شه

توکل بر خدایت کن…. کفایت میکند حتما

من امروز خودم رو موظف دونستم که از تمام تجربه هایه بارداریم .براتون بگم.شاید کمکی باشه به دل غمگین ک ...

شما ازمایشات سقط دادید؟؟ که بدونید علت سقط ها چیه!

توکل بر خدایت کن…. کفایت میکند حتما

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز