2777
2789
شوهرم نمیذاشت آخه ی خانمی مونده بود بالاسر بچه نرفته بود بخیه اش رو بشوره عفونت کرده بود ب روز بدی ا ...

خیلی سخت بود راست میگی من بیمارستان بقیه الله بودم اونجا فقط مادر موظفه بمونه بالا سر بچه تو اتاق مادران حموم و دستشویی بود به عنوان همراه نوزاد میموندیم باید پول همراه با غذا پرداخت میکردیم شب میموندیم باید میموندیم تا شیر بدیم بچه رو بعد دوباره میذاشتیمش تو دستگاه تا ریه ش کامل بشه 

خیلی سخت بود 

من بچه کوچیکم داشتم گذاشته بودم پیش مامانم به مادشوهرم اینا گفته بودم بیان پیشم بمونن اونام نیومدن که هیچ حتی نذاشتن کسی بیاد ملاقاتم هیچ وقت یادم نمیره هیچ کس نیومد ملاقاتم خیلی دلم سوخت 

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

من اولی ای طبیعی  شدم اگه باز قسمت بشه باردار بشم سز میشم بعد کلی باردار نشدن طبیعی نزدیک بود بچه خفه بشه از ۷ صبح تا ۷ شب تو‌چار درد  فارغ شدم الان ۳۷ سالمه بچم اول دبستان نمی‌دونم دیگه قسمت بشه یا نه هر چ خدا بخواهد 

دانشمندان   دست بکار بشین یه معجون بدین ک با یبار خوردن ۱۶ کیلو وزن کم کنیم من منتظرم با این همه علم جدید جرا اینا نمیسازن یعنی میسازن    خدایا سپاس بابت داشتن نعمت سلامتی و پسرم و همسرم سپاس      

عزیزم....منم سنگ کلیه دارم ،هر چند وقت یه بار که سنگ دفع میکنم خیلی درد وحشتناکی داره ،یه بار دکترم ...

هر دردی اسون نیست ولی درد زایمان واقعا خیلی وحشتناکه من الان حتی صورتمو بند نمیندازم چون تحمل دردم خیلی اومده پایین حتی اپلاسیون هم انجام نمیدم ،تحمل امپل زدن ساده هم ندارم بعد زایمان اینطور شدم چون قبلش تو خانواده من معروف بودم به کسی که استانه دردم بالاست ولی الان شدم ی ادم ضعیف و حساس.

           وزن اولیه ۶۵   وزن فعلی ۶۰.  وزن هدف ۵۸

خیلیا اینجا میگن طبیعی خوب نیس فقط سزارین


ولی کسی ک تجربه ی طبیعی داشته مث اسی دیگه سزارین براش ی عذابه

ناحله الجسم ینی نحیف ودلشکسته میری♥        جوونی اما مادر پیری،بهونه ی سفر میگیری♥                باکیه العین ینی بارون غصه ها میباره♥                          چشای مادر ما تاره دیگه علی شده بیچاره♥                  منحده الرکن ینی توان برات نمونده بانو♥                     کی قلبتو سوزونده بانو کی بالتو شکونده بانو♥            معصبه الراس ینی بستی سری رو ک پردرده♥                رنگ رخ تو مادر زرده تو کوچه کی جسارت کرده♥                                                            جوری لگد خوردی ک نمیتونی بلند شی از جات♥            جای غلافه رو با زوهات داری میری کنار بابات♥ هیچکسی ای وای من نگفت تو کوچه ب اون کافر ♥ نزن زن رو جلوی شوهر بمیره زینبت ای مادر♥ وای مادرم

خیلی سخت بود راست میگی من بیمارستان بقیه الله بودم اونجا فقط مادر موظفه بمونه بالا سر بچه تو اتاق ما ...

باز خوبه اون بیمارستان امکانات داشته من قم بودم بیمارستانش خوب نبود منم هیچی ملاقاتی نداشتم موقع بارداری خیلی بستری می‌شدم مادرشوهرم یکبارم نیومد ملاقاتم شهر غریب بودم بعد خانم سرما خورده بود برا اینکه چرا من بهش زنگ نزدم چنااان شوهرمو پر کرده بود ک آره من مریض بودم زنت سراغی ازم نگرفته شوهرم اومد خونه با کابل افتاد ب جونم بچه ی بیچاره مم نگاه میکرد وحشت زده جیغ میزد 

یعنی وقتی خبر مرگ مادر شوهرم رو شنیدم کل کشیدم و رقصیدم بسکه فتنه بود شاید باورت نشه خبر مرگش بهترین خبری بود ک تو عمرم شنیدم

چشماتو ی لحظه ببند تصور کن اقا امام زمان عج ایستاده آماده اس برای ظهور و فقط منتظر بیدار شدن و حرکت تو ی نفره ی نفس عمیق بکش از ته دلت بگو الهم عجل لولیک الفرج بعدم ب من بگو برا خواسته هات دعا کنم ب نیتت صلوات بفرستم
من زایمان طبیعی کردم پنج سال و نیم میگذره اصلا به کمر نمیتونم بیشتر از نیم ساعت بخوابم راه که میرم ق ...

آره عزیزم فقط جایی که آمپول زدن درد می‌کنه همیشه خفیف،مار سنگین کنی شدیدتر که با شیاف خوب میشه،دیگه بعد از سه روز خودم پاشدم بعد از ده روز گن بستم همه چی بهتر شد،ناراحت شدم واست

باز خوبه اون بیمارستان امکانات داشته من قم بودم بیمارستانش خوب نبود منم هیچی ملاقاتی نداشتم موقع بار ...

بمیرم برات 

منم به خاطر فامیل شوهر خیلی کتک خوردم .یه شب باغ بودیم جاریام هیچ کاری نمیکردن من همش از مادرش پذیرایی میکردم و عزت تپونش میکردم بعد پنج دیقه بچه م رفت ته باع از ترسم دنبال بچه م رفتم که اتفاقی براش نیوفته شب وقتی هم رفتن منو به خاطر اینکه چند دیقهدمامانش تنها مونده بود توی ایوون کتکم زد جون نداشتم دیگه تکون بخورم میگفت داری با من لج میکنی با کمربند میزد جتی نمیتونستم آخ بگم 

شاید دکتر ی چیزی تو شکمت جا گذاشته مثلا قیچی

😁از لحاظ شکمی اصلا مشکلی ندارم. با تموم وجود دردشو پذیرفتم و گذروندم. عوارض منظورم کمردرد و گوش درد و سردرد و شانه درد و گردن دردو.... 

اسی تا صفحه ۵ خوندم همش میگی عوارض داشته ولی نمیگی چته 

من سزارین کردم عالییی بود دردش از پریود کمتر بود پمپ درد هم داشتم اصلا هیچی نفهمیدم 

صدبار دیگه هم باردار بشم سزارین میکنم  

بمیرم برات منم به خاطر فامیل شوهر خیلی کتک خوردم .یه شب باغ بودیم جاریام هیچ کاری نمیکردن من همش از ...

ای وااااییییی خدیااا این مردا چجوری میخوان جواب پس بدن

یوقتایی ب شوهرم میگم درسته من ی غلطی کردم و زن تو شدم ولی مال و اموال تو ک نیستم برده ک نیستم 

هعیییی چی بگم خواهر خدا کنه یا عاقل شن یا از این دنیا فارق شن

چشماتو ی لحظه ببند تصور کن اقا امام زمان عج ایستاده آماده اس برای ظهور و فقط منتظر بیدار شدن و حرکت تو ی نفره ی نفس عمیق بکش از ته دلت بگو الهم عجل لولیک الفرج بعدم ب من بگو برا خواسته هات دعا کنم ب نیتت صلوات بفرستم
من دوتا طبیعی بودم هرچند کلا سر هر دو یکساعت درد نکشیدم ولی پشیمونم از طبیعی

هیییییچ قت پشیمون نباش. اینقد به ما طبیعی ها القا کردن که بد کاری کردین که خودمونم باورمون شده بعد از طبیعی سزارین کنی میفهمی طبیعی بزرگترین نعمت خداست که اگه با آمادگی بری با تموم دردش و یه سری درد و عوارض بعدیش راحت کنار میای. 

انشاالله برا هیشکی در اش نیاد. یا حداقل به هیچ عنوان سزارین بی‌حسی نکنه. منو تو اتاق عمل مجبووور به ...

من دومی رو سز بی حسی با انتخاب خودم بود.خیلی راضی بودم. فقط باید با آگاهی کامل زایمانتون انتخاب کنید تا کمتر اذیت بشید.حتی طبیعی هم خودتون میدونید که آموزش داره. برای بیحسی نباید بعدش زیاد صحبت کنید یا سرتونو تکون بدید.فقط حفظ آرامش تو بیحسی خیلی مهمه.

2810
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز